فراخوان جذب ایده در حوزه محتوا
اطلاعات بیشتر
مشاوره رایگان 02191097118

کارکردهای مثبت و منفی تولید محتوای انگیزشی

خانه » استراتژی محتوا » کارکردهای مثبت و منفی تولید محتوای انگیزشی

کارکردهای مثبت و منفی تولید محتوای انگیزشی

اگر صفحه‌ی فیس‌بوک خود را باز کنید به‌ احتمال‌ زیاد چندین محتوای انگیزشی خواهید دید. ممکن است این محتوایی که می‌بینید چیزی درباره‌ی تسلیم نشدن افراد مشهوری باشد که آن‌ها را می‌شناسید. پس از دیدن یا خواندن آن بعید است که برای یک‌ لحظه این تصور را نداشته باشید که «من هم می‌توانم این کار را انجام دهم».

آنچه احساس می‌کنید دلیلی است که محتوای انگیزشی بسیار موفق است. شاید شرکت‌هایی مثل شاپیفای (Shopify) را دیده باشید که محتوای انگیزشی خود و یا حتی یک لیگ ورزشی را تولید می‌کنند اما جدا از این‌ها‌، محتوای انگیزشی یکی از سریع‌ترین اشکال در حال رشد محتوا است.

دلیل موفقیت آن به استراتژی‌های مختلف از جمله محبوبیت بازاریابی محتوا و همچنین نحوه‌ای که محتوای انگیزشی به روح و روان عاطفی و اجتماعی ما تلنگر می‌زند، وابسته است. در کل، این نوع محتوا، سال‌های سال دوام خواهد داشت؛ بنابراین، چیزی است که شما ممکن است بخواهید در کسب‌و کار خود روی آن سرمایه‌گذاری کنید. در ادامه، به ذکر کارکردها و سوء‌ کارکردهای محتوای انگیزشی می‌پردازیم با این امید که این مقاله برای شما مفید باشد.

  • جذب و حفظ کاربران و مشتریان

طبق یک نظرسنجی هاب اسپات(Hubspot)، پنجاه و سه درصد بازاریابان می‌گویند که بازاریابی محتوا اولویت اول آن‌ها برای جذب مشتری است. این گفته به چند دلیل درست است: اول، بازاریابی محتوا به نوع مشابهی از استراتژی فروش نیاز ندارد. دوم، محتوا به ما حس اعتماد و مهارت می‌دهد و یک تجربه مشترک را ایجاد می‌کند و درنهایت، حفظ کاربر یک عامل قابل‌اعتمادتر در زمینه موفقیت است. در نتیجه، در دنیای کسب و کار، استفاده از محتوای انگیزشی مؤثر خواهد بود، چون بسیاری افراد به دنبال انگیزه یافتن از طریق این نوع محتوا هستند.

تاکنون، محتوا عامل اصلی حفظ کاربران یا مشتریان جدید و موجود بوده است. چون یک ایده‌، بین افراد حاضر در یک صنعت خاص اشتراک ایجاد می‌کند و حتی می‌تواند یک راه خردمندانه برای برقراری ارتباط هردو طرف با یکدیگر باشد. با این‌ حال، این دلیلی است که محتوای انگیزشی برخلاف قاعده عمل می‌کند. درحالی‌که انتشار چیزی درباره‌ی فعالیت‌های تیم‌سازی مرتبط با بینش‌های خاص صنعت‌، کاری عالی است اما برخی از محدودیت‌ها در نوع محتوای معمولی که منتشر می‌کنید، وجود دارد.

به‌ عنوان‌ مثال، انتشار نقل‌قول از یک فرد معروف درباره‌ی سخت کار کردن مناسب است، اما ممکن است انتشار عقاید سیاسی آن‌ها‌ خوشایند هرکسی نباشد؛ اما انگیزه چیزی است که همه آن را می‌پذیرند و دوست دارند. به‌ این‌ ترتیب یک محیط با ارزش صرف‌نظر از آنچه شرکت شما به فروش می‌رساند ایجاد کنید.

  • بازگشت دوباره با هدف استفاده از محتوای انگیزشی برای کسب انگیزه

محتوای انگیزشی از چیزی به نام نظریه‌ی تضاد خویشتن و یا احساس ما از خودباوری پیروی می‌کند که به وضعیت انگیزشی ـ عاطفی ما گره خورده است. به‌ طور خلاصه، گاهی اوقات مردم به‌ سختی خود را باور می‌کنند.

در واقع، حتی اگر از جف بزوس و یا لبرون جیمز سؤال کنید با وجود اعتماد به‌ نفس ظاهری که دارند ولی آن‌ها نیز در مورد توانایی‌های خود تردید دارند. آنچه موجب موفقیت آن‌ها و بقیه‌ی افراد می‌شود، نحوه‌‌ای است که انگیزه می‌تواند یک پاسخ عاطفی به ما دهد و در نتیجه باعث افزایش درک ما از احساس ارزش شخصی شود. این مسئله تا حدی از یک ایده‌ی اثبات اجتماعی«اگر آن‌ها می‌توانند آن را انجام دهند، پس من هم می‌توانم» بهره می‌برد.

محتوای انگیزشی مناسب باعث می‌شود مردم احساس کنند چیزی بیشتر از آنچه تصور می‌کنند توانایی دارند. علاوه بر این، اگر آن‌ها شخص دیگری را ببینند که به سطح موفقیت بالاتری از آن‌ها دست یافته است، آن را منتشر می‌کنند که بدین معنی است آن‌ها از آن توصیه استفاده می‌کنند تا به‌جایی که آن‌ها هستند، برسند.

  • اشتراک‌گذاری محتوای انگیزشی

انسان‌ها به آن دسته از افرادی که به آن‌ها انگیزه می‌دهند، اهمیت می‌دهند و هر آنچه می‌گویند را با ارزش می‌دانند. چنین حالتی « اثر هاله» نامیده می‌شود. این ایده که کسی یا چیزی می‌تواند هر چیز پیرامون خود را تحت تأثیر قرار دهد و محتوای انگیزشی، محرک اولیه برای موفقیت آن است.

اول‌ از همه، نقل‌قول‌های مورد استفاده در پست‌های انگیزشی مربوط به چهره‌های تاریخی و فرهنگی معروف حس آشنایی را به خوانندگان آن می‌دهد. این محتوا به کسی که آن را نوشته است اعتبار می‌بخشد و همچنین همان واکنش احساسی که منبع اصلی داشته است را خواننده نیز خواهد داشت. اکثر ما وقتی افراد دیگر چیزی را درست می‌دانند، درست می‌دانیم. در نتیجه باعث ایجاد یک چرخه می‌گردد که می‌تواند همچون آتش گسترش یابد.

البته باید گفت در حالی‌ که برخی این تکنیک بازاریابی را تا حدودی بی‌ارزش می‌دانند اما می‌توان آن را به نحوی مؤثر انجام داد. به‌ عنوان‌ مثال، شما می‌توانید از مدیرعامل فعلی خود نقل‌قولی را منتشر کنید و یا حتی در مورد نقل‌قول معروفی که از آن لذت می‌برید توضیح دهید. از آنجا که محتوای انگیزشی تا سال‌های سال ارزش خود را حفظ خواهد کرد، بنابراین باید آن را در بخش بازاریابی محتوای خود جای دهید.

 

 

خطرات استفاده بیش از حد محتوای انگیزشی

  • عقب افتادن اهداف و کارها

استفاده‌ی بیش‌ازحد از محتوای انگیزشی در واقع می‌تواند اثری زیان‌بخش داشته و بیش از آنچه تصور کنید، باعث عقب افتادن شما در راه رسیدن به اهداف شود. تماشای بیش‌ از حد فیلم‌های انگیزشی ممکن است باعث عدم تمرکز شود و یا بدتر از آن شما را به یک معتاد محتوای انگیزشی تبدیل کند. چرا که بعضی افراد صرفاً به تماشای محتوا می‌پردازند اما اقدامی انجام نمی‌دهند و احساس می‌کنند هنوز هم به محتوای انگیزشی بیشتری نیاز دارند تا اشتیاق لازم برای انجام کار را داشته باشند. به این صورت روند انجام کارها و رسیدن به اهداف را به تأخیر می‌اندازند. این روند شاید ماه‌ها ادامه داشته باشد.

بسیاری از افراد صرفاً بر داشتن انگیزه اکتفا کرده و روی آن سرمایه‌گذاری فراوانی می‌کنند. با این حال، صرف داشتن انگیزه و اشتیاق، تنها چیزهایی نیست که برای موفقیت لازم است. اگر همیشه هیجان و انگیزه انجام کارها را داشته باشید، بسیار عالیست اما همه می‌دانند که زندگی همیشه به‌گونه‌ای پیش نمی‌رود که بتوان انگیزه و هیجان لازم را داشت. حقیقت این است که گاهی اوقات آن‌قدر مشغله‌ی ذهنی و نگرانی داریم که از عهده‌ی انجام کارها بر نمی‌آییم. این روند حتی ممکن است تا هفته‌ها ادامه یابد و اگر قبل از انجام کار، همیشه منتظر الهام و انگیزه باشید، شکست می‌خورید.

  • از دست دادن تحرک و پویایی

شما تحرک و پویایی خود را از دست می‌دهید و تنها چیزی که یک ویدیوی انگیزشی، نقل‌قول، پادکست، مقاله برای شما انجام می‌دهد این است که به‌طور موقت و برای لحظاتی شما را از این وضعیت خارج می‌کند. در حالی‌ که استفاده از این محتوا لزوماً چیز بدی نیست اما مسئله‌ی اصلی این است که آن را نمی‌توان یک راه‌حل مطلوب برای این وضعیت محسوب کرد.

 

راهکار چیست؟

طراحی سیستم:

انگیزه و شور و اشتیاق همیشه مترادف موفقیت نیستند بلکه یکی از عوامل موفقیت در هر کسب‌وکاری به شمار می‌روند. از سوی دیگر، ثبات، برنامه‌ریزی استراتژیک همراه با اجرای برنامه است که احتمال موفقیت شما را افزایش می‌دهد. وقتی نمی‌توانید محرک، شور و شوق و انگیزه‌ی ذهنی برای ادامه دادن مسیر پیدا کنید، چکاری باید انجام دهید؟

پاسخ ساده است: یک سیستم ایجاد کنید. در این سیستم باید اهداف، نیازها، برنامه‌ها، استراتژی‌ها و روش‌های اجرای برنامه‌ی خود را بگنجانید. سپس این سیستم را آزمایش کنید. اگر سیستم برای کسب‌وکار شما به‌خوبی کار کرد به آن بچسبید و سطح موفقیت خود را بالا ببرید. در غیر این صورت، سیستم را تغییر دهید.

میزان استفاده از محتوای انگیزشی مهم است. استفاده‌ی مناسب و کافی از آن مفید است و شما را از اهداف دور نمی‌کند؛ اما استفاده‌ی بیش از حد است که اثری زیان‌بخش دارد. بنابراین، در صورتی که سیستمی طراحی کردید که از طریق آن به اهداف خود دست یابید و عملکرد بهتری داشته باشید و به اندازه‌ی کافی از محتوای انگیزشی استفاده کنید، قطعاً در کسب‌وکار خود موفق‌تر خواهید شد.

 

 

منابع:

http://www.strengthwithsubstance.com

https://www.forbes.com

 

 

تولید شده در فرامحتوا و چاپ شده در هفته‌نامه‌ی شنبه؛ شماره‌‌ی 68؛ صفحه‌ی 12 (لینک نشریه)

برای ما بنویسید که به چه موضوعی علاقه مند هستید تا برای شما تولید محتوا شود ؟

ترتیبی که فرامحتوا برای خواندن این دسته از مطالب پیشنهاد میکند :

مطالب مرتبط با این مقاله  
۰ دیدگاه

نظر خود را بنویسید

اطلاعات شما اسپم نمیشود ، اگر راهکاری پیرامون نظر شما داشته باشیم رایگان مشاوره و همکاری میکنیم