ارزیابی بازاریابی محتوا با سنجش ایدهها امکانپذیر است
ارزیابی بازاریابی محتوا با سنجش ایدهها امکانپذیر است
در مسیر بازاریابی محتوا ممکن است به ایدههای زیادی برخورد کنید که در نگاه اول بسیار جذاب به نظر میرسند. این ایدهها حتی ممکن است آنقدر وسوسه کننده باشند که تصمیم بگیرید تمام آنها را اجرا کنید؛ اما روشن است که چنین تصمیمی کاملاً احساسی است و هیچکس در نگاه اول نمیتواند از ظاهر جذاب ایده به کاربردی بودن آن پی ببرد؛ بنابراین به زبان خودمانی، ایدهها باید سبک و سنگین شده و نسبت به آنها ارزیابیهای دقیقی صورت گیرد. در این مقاله با طرح پنج سؤال به شما کمک خواهیم کرد تا بتوانید بهراحتی به سنجش محتوا در ارزیابی بازاریابی محتوا بپردازید. در واقع شما باید این پنج سؤال را درباره یک ایده خاص از خود بپرسید و برای آنها جوابهای مناسب پیدا کنید. طبیعی است که طرح این سؤالات برای تمام ایدههایی که به ذهنتان میرسد کاری زمانبر و ناشدنی است؛ در عوض باید از بین تمام ایدههایی که به ذهنتان میرسد پنج یا ده مورد از بهترینها را انتخاب کرده و مابقی را کنار بگذارید تا بتوانید بر روی آنها تمرکز کنید.
سنجش محتوا در ارزیابی بازاریابی محتوا
1- قلاب چیست و چه اهمیتی دارد؟
اولین چیزی که باید در مواجهه با یک ایده از خود بپرسید، آن است که چرا کسی باید به آن علاقه داشته باشد؟ در واقع باید این موضوع روشن باشد که اگر شما محتوایی را ایجاد کنید، آن محتوا به چه دلیل برای دیگران جذابیت خواهد داشت؟ شما باید درباره اینکه چرا یک محتوا در حال حاضر باید تولید شود، پاسخ قانع کننده داشته باشید. اگر کسی از شما بپرسد که چرا درست در زمان کنونی قصد پرداختن به چنین ایدهای را دارید و چرا شش ماه قبل این کار را نکرده و یا شش ماه بعد آن را انجام نمیدهید، باید بتوانید به او پاسخ معقول و منطقی بدهید. با پاسخ به این سؤالات میتوانید ارزیابی بازاریابی محتوا خود را قدرتمدتر انجام دهید.اگر نتوانید چنین پاسخی را پیدا کنید، چگونه انتظار دارید که یک وبلاگنویس یا رسانه دیگر نسبت به محتوای شما روی خوش نشان دهد؟! سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوانیم یک قلاب مناسب پیدا کنیم؟ برای پاسخ به این سؤال باید در رسانهها جستجو کنید؛ مواردی مانند فیلمهای منتشرشده، اعلامیههای مشهور، رویدادهای ورزشی، تعطیلات، مناسبتهای خاص، موضوعات داغ روز و غیره از جمله مواردی هستند که میتوان در بین آنها قلابهای مناسبی را پیدا کرد. اگر باوجود همه اینها باز هم نتوانستید قلابی را پیدا کنید، در مناسب بودن ایدههایتان تردید کنید.
2- آیا میتوانید ماجرا را در چند جمله توضیح دهید؟
اگر شما نتوانید ماجرای مربوط به ایدهتان را در چند جمله بهسادگی توضیح دهید، احتمالاً آن ایده پیچیدگی زیادی داشته و قابلیت اجرایی کردن نخواهد داشت. باید بتوانید ایدهتان را بهصورت داستانی بیان کنید؛ این کاری است که تمام روزنامهنگاران و نویسندگان حرفهای انجام میدهند. در واقع آنها بیشتر از اینکه یک محتوا را پوشش دهند، داستانی خاص درباره آن محتوا را پوشش میدهند. منظور از روایت داستانی آن است که شما بتوانید انسجام محتوا را از ابتدا تا پایان آن حفظ کنید، بهگونهای که خواننده به هدفی که داشته برسد و سردرگم نشود. در ارزیابی بازاریابی محتوا و شناسایی پرسونای مخاطب، استفاده از استوری تلینگ برای تحلیل دادهها بسیار اهمیت دارد.
۳- آیا ایده شما منحصربهفرد است و یا قرار است چیز جدیدی را به یک موضوع خاص اضافه کند؟
اگر درباره ایدههایتان با حرفهایترین متخصصان سئو صحبت کنید، از شما خواهند پرسید که آیا روزنامهنگاران و وبلاگنویسان قبلاً این موضوع را پوشش دادهاند یا خیر؟ اگر جواب مثبت باشد، باید ببینید که چه لینکهایی درباره آن وجود دارد. شما میتوانید محتوای مشابهی را که در حال حاضر وجود دارد رصد کرده و آن را بهتر از قبل تکمیل کنید، اما به هیچ وجه نباید کاری مشابه آن را انجام دهید. این امر به معنای کپی برداری از یک ایده نیست؛ بلکه قرار است شما از پتانسیلهای ایدههای قبلی بهترین استفاده را ببرید. هیچ رسانهای تمایل ندارد مطالب قدیمی و یا مطالبی شبیه به مطالبی که تا الان کار شده منتشر کند. همیشه این سؤال را از خودتان بپرسید که محتوای من قرار است چه چیز جدیدی را به دیگران اضافه کند که تا قبل از آن وجود نداشته است؟ اگر بتوانید به این سؤال پاسخ دهید، احتمالاً پیروز خواهید شد. اگر هم پاسخی برای این سؤال نیافتید، باید در جستجوی ارزشهایی باشید که میتوانند به ایده شما پر و بال دهند. چند راهکار خوب برای افزودن ارزش به موضوعات عبارتند از: به روز رسانی اطلاعات قدیمی با دادههای فعلی، به چالش کشیدن موضوعات قبلی از طریق تحقیقات جدید و ارائه تفسیر جدیدی از دادهها برای خلق یک داستان تازه. در این مرحله شاید نیاز باشد که زمانی را برای فکر کردن به این موضوعات صرف کنید؛ بنابراین عجله نکنید و بهخوبی بر روی این موضوع تمرکز کنید. سنجش ایدههای جدید و روشهای بکر برای پرورندان آن بسیار در ارزیابی بازاریابی محتوا اهمیت دارد.
۴- آیا رسانهها خودشان میتوانند این کار را انجام دهند؟
پاسخ دادن به این سؤال بسیار اهمیت دارد و در عین حال بهسادگی امکان پذیر است. اگر یک رسانه بتواند ایده شما و یا ایدهای مشابه آن را پیادهسازی کند، احتمالاً پس از مدتی دیگر منتظر شما نخواهد ماند و خودش آن کار را انجام خواهد داد؛ بنابراین اعتبار شما بهعنوان یک منبع از بین خواهد رفت. اگر بخواهید به مطالبی که تاکنون وجود داشته از طریق لینکها دسترسی پیدا کنید، احتمالاً موفقیت زیادی را کسب نخواهید کرد، چون این کاری است که خود رسانهها هم میتوانند انجام دهند. اگر هدف شما از ایجاد محتوا کسب درآمد باشد، باید زمان خود را صرف محتوایی کنید که یک رسانه در حالت عادی نمیتواند آن را به وجود آورد. باید این سؤال را از خودتان بپرسید که چرا این کار برای آنها دشوار است و آنها چرا باید قبول کنند که محتوای مورد نیازشان را شما بنویسید؟ اگر توانستید به این سؤال پاسخ قانعکننده دهید تا حد زیادی به موفقیت نزدیک شدهاید و نتیجه آن در ارزیابی بازاریابی محتوا موفقیتآمیز خواهد بود.
5- آیا قابلیت ارتباط سازی وجود دارد؟
باید از این موضوع اطمینان حاصل کنید که محتوای شما قابلیت اتصال به سایر محتواها را نیز دارد. این موضوع برای سئو اهمیت زیادی دارد و وبلاگ نویسان به دلیل امتیازاتی که گوگل برای آنها در نظر میگیرد، همواره سعی میکنند بین محتواهای مرتبط لینک برقرار کنند. در تولید محتوا لینکها میتوانند نقش شگفت انگیزی را برای کسب امتیاز از موتورهای جستجو ایفا کنند. همیشه از خود بپرسید که چرا یک رسانه باید به مطلب شما لینک دهد؟ شاید بسیاری از رسانهها به خاطر تشکر و یا پایبندی به منبع این کار را انجام دهند، اما مطمئناً این پیش فرض نمیتواند بهعنوان یک قانون مد نظر قرار گیرد؛ بنابراین برای این سؤال باید جوابهای قانع کنندهای داشته باشید.
سنجش ایدههای محتوایی در ارزیابی بازاریابی محتوا یکی از سختترین کارهایی است که باید انجام دهید. با طرح ۵ سؤالی که در بالا ذکر شد، شما میتوانید حداقل سرنخهایی را برای ارزش گذاری ایدههایتان پیدا کنید. یافتن پاسخهایی برای این سؤالها میتواند شما را به هدف نهایی شما بسیار نزدیک کند.
رفرنس: