چگونه محتوایمان را به مخاطب برسانیم؟
سئو همهی ماجرا نیست، محتوا داستان دیگری دارد.
خیلیها فکر میکنند اگر متنی بنویسند که کلیدواژهها داخل آن آورده شده باشند و لینکهای لازم داخل آن داده شود و توضیحات متا برای آن نوشته شود و به قول معروف سئو فنی آن رعایت شود کار تمام است و بیشتر دیده میشوند و بیشتر فروش میکنند، اما این اشتباه محض است.
میدانید چیست؟ محتوایی که مخاطب را قبضه میکند و خط به خط آن را با لذت و دقت کافی میخواند و به قول معروف با مخاطبان صحبت میکند از هر چیزی باارزشتر است. بهینهسازی و سئو محتوا بسیار اثرگذار است اما تا زمانی که مخاطب از بودن در وبسایت شما و از خواندن محتوای شما چیزی عایدش نشود کارکرد زیادی ندارد.
اگر دوست دارید محصولی را به فروش برسانید باید متنی بنویسد که بفروشد. باید با محتوا کاربران را قانع کنید از خدمات شما استفاده کند. اما قبل از هر چیز باید این محتوای شما دیده شود. راستی یک محتوا چگونه دیده می شود؟ یا اجازه بدهید سوالم را دوباره تکرار کنم: چگونه محتوایمان را به مخاطب برسانیم؟
حالا دوست دارم یک سوپرپاور به شما معرفی کنم: محتوای جذاب سئو شده.
مارک شفر یکی از بزرگترین کپیرایترها میگوید: در دنیای بازاریابی محتوا شما هم باید هنرمند باشید و هم قاتل. جذاب نیست؟ باید محتوای خود را هنرمندانه و با تمام خلاقیت و زیبایی شناسی خاص خودتان بنویسید تا مخاطب آن را مانند یک کلام مقدس بخواند و هم سعی کنید با این محتوا او را قانع کنید تا محصولات شما را بخرد و یا از خدمات شما استفاده کند.
حالا شما سئو را نیز به این گزینهها اضافه کنید. محتوای قدرتمند به اضافهی سئو حرفهای یعنی پرواز بر فراز قلهی آنلاین.
محتوای سئو شده معادل یک رمان پرفروش است که مردم از آن لذت میبرند.
سالها پیش که خبری از اینترنت نبود، روزنامهها و مجلات اصلیترین جریانات محتوا بودند. خیلی از ماها هنوز هم روزنامه و مجله میخوانیم و هنوز هم برخی مجلات محتوایی تولید میکنند که با نهایت شور و شوق منتظر شمارهی بعدی آن هستیم. کاش میتوانستم به راز تولید محتوای جذاب آنها پی ببرم.
میدانید چیست؟ آنها نیازی ندارنند کلمات خاصی را سئو کنند، اما تمام سعیشان را میکنند تا محتوایی قدرتمند و جذاب تولید کنند که مخاطبان زیادی را جذب کنند. اما با ظهور اینترنت و پس از آن موتورهای جستجو و فراگیر شدن آنها، حالا سئو محتوا هم جزوی از کار شده است. اما همچنان قدرت محتوا پابرجاست و صرفا ابزار کمکی دیگری به آن اضافه شده است.
یک چیز را فراموش نکنید، سئو ابزاری تقریبا رایگان است. اگر بخواهید ترافیکی که از طریق گوگل کسب میکنید را از راهی مثل تبلیغات کسب کنید باید بودجهی خیلی کلانی را برای این کار کنار بگذارید.
در نظر داشته باشید که نباید اجازه دهید سئو و کلیدواژهها به اصالت محتوای شما ضربه بزنند. بهتر است ابتدای روی محتوایی که مخاطبان شما را جذب کند کار کنید و بعد سعی کنید در حد نیاز این محتوا سئو کنید.
گیج کننده شد؟ نگران نباشید. در اینجا به شما چند راه آموزش خواهیم داد تا از این امکانات بهترین استفاده را ببرید.
محتوای دلربا تولید کنید.
شما باید محتوای اصیل و خالص تولید کنید. این باید را کاملا جدی گفتم. شاید فکر کنید هیچ بایدی وجود ندارد. اما جالب است بدانید بیش از نیمی از 4 میلیون بلاگ پست که روزانه منتشر میشوند در دنیای بزرگ آنلاین گم میشوند و هیچگاه دیده نمیشوند، درست حدس زدید، حتی یک بازدید هم ندارند. در این میان محتوای اصیل است که دیده میشود، خوانده میشود و به اشتراک گذاشته میشود.
اما اصیل بودن هم کافی نیست، محتوا بدون خلاقیت و سودمندی تاثیر زیادی ندارد. در یک کلام بخواهم بگویم تمام چیزی که شما نیاز دارید یک محتوای دلربا است.
حالا چگونه به محتوای خود دلربایی تزریق میکنید؟
- پرسونای مخاطب را هدف بگیرید: هر کسب و کاری ارزشهای خاص خودش را دارد و برای مخاطبان و مشتریان ارائه میشود. حالا اگر محتوای شما با این ارزشها صحبت کند یعنی در این زمینه موفق بودهاید. پرسونای مخاطب در استراتژی بازاریابی محتوایی شما شکل میگیرد و در تمام جریان محتوایی شما نقش یک بازرس کیفی را دارد.
- استایل خاص خود را پیدا کنید: شما ارزشهایی برای ارائه دارید. اینکه این ارزشها را با چه لحن و فرم ارتباطی به مخاطب خود برسانید بسیار مهم است. به قول معروف شما باید «صدای خود را پیدا کنید». احساس مخاطب خود را بشناسید و شخصیت خاصی برای کسب و کار خود بسازید.
- موضوعات دلربا پیدا کنید: حالا که پرسونای مخاطب خود را شناختهاید و صدای خود پیدا کردهاید باید موضوعات جالب توجه پیدا کنید که مخاطبین شما از این طریق شما را پیدا کنند. موضوعات دلربا صرفا نوشتن مقالات با تیترهای «چگونه» و «چرا» نیست. این موضوعات با اینکه بیشتر دیده میشوند اما شما نیاز به محتوای تحلیلی هم دارید که مخاطبان را پای صحبتهای شما بنشاند و از شما چیزهای تازه و جذابی یاد بگیرند.
در یک کلام: ذهن زیبا داشته باشید.
موضوعاتی که انتخاب میکنید باید متناسب با هدف شما باشند و بیشتر از دل استراتژی محتوایی شما برمیآیند. اگر استراتژی محتوایی دقیق و منظمی داشته باشید و با برنامه جلو بروید مخاطبان هم شما را پیدا میکنند و بوکمارک میکنند و اگر وقت کنند مطالب و محتوای شما را میخوانند.
دوست دارم چند نکته دربارهی نوشتن محتوای دلربا در اینجا اضافه کنم:
جملات و کلمههای اول متن خود را کوتاه و ساده انتخاب کنید. سادگی قدرت کلام شما و صدای شما را از همیشه بالاتر میبرد. با چند جملهی کوتاه ساده شروع کنید و مخاطب را در همان سه جملهی اولیه درگیر محتوا کنید.
شرح و بسط دادنهای بدون دلیل و بیربط به محتوا مخاطب را از نفس میاندازد. به این فکر کنید که وسط یک فیلم در مورد حملهی دایناسورها به انسانها، اطلاعاتی در مورد قد، تعداد دندانها و فشار خون دایناسور به مخاطب نمایش داده شود. با اینکه با موضوع فیلم کاملا مرتبط است اما هیچ کمکی به فیلم و مخاطب نمیکند.
مثال فیلم سینمایی برای محتوا بسیار کاربردی است. همیشه 20 دقیقه اول فیلم نقش تعیین کنندهای در سرنوشت فیلم دارد. کارگردان اگر بتواند در این 20 دقیقه مخاطب را جذب کند یعنی موفق بوده است در غیر این صورت باید فیلم را شکست خورده بدانیم. محتوا هم به همین شکل است. آستانهی تحمل کاربران وب بسیار کمتر است. شاید 2 دقیقه و یا حتی کمتر.
تازه کاربران وب میتوانند از وسط متن هم شروع به خواندن کنند. پس باید تمام پاراگرافها را به نحوی جذاب و هدفمند بنویسید.
کلیدواژههای سودمند و پربازده را پیدا کنید.
حالا برگشتیم سر خانه اولمان یعنی سئو
خیلیها فکر میکنند سئو به محتوای دلربا آسیب میزند. من هم تا حدی موافقم. اما اینجاست که هنرمندی به کمک شما میآید و باید سم سئو را به نحوی وارد متن کنید و به مخاطب بخورانید که آب از آب تکان نخورد.
بله، درست فهمیدید. کلیدواژهها سم محتوا هستند. این سم باید با دقت کافی و کاملا هنرمندانه و بدون اینکه مخاطب بویی ببرد داخل متن ریخته شود. نکتهی بعدی در ریختن سم این است که شما باید محتوا را تا حدی جذاب و مدهوش کننده بنویسید که مخاطب متوجه مزه و طعم کلیدواژهها داخل متن نشود. این کار هم هنرمندی بالایی طلب میکند.
باید بلد باشید کلیدواژههای مرتبط به کار و حرفهی خود را استخراج کنید، محصولات و خدمات و شرایط شما اولین چیزی است که باید روی آن تمرکز کنید. شما دوست دارید محصولات خود را بفروشید و برخی دوست دارند آنها را بخرند حالا به نظر شما کلیدواژهها کدامند و چرا؟
فرض کنید شما یک فروشگاه فروش لوازم جانبی گوشی دارید و میخواهید قاب گوشی سامسونگ S7 به مخاطبین خود بفروشید. چه کلیدواژههایی را پیشنهاد میکنید؟ خرید قاب گوشی سامسونگ S7، خرید قاب برای گوشی سامسونگ S7، خرید قاب سامسونگ S7، خرید قاب S7 یا خرید قاب اس 7 ؟ به نظر شما کدام یک بهتر است؟
باید بدانید که همهی این کلیدواژهها ارزش دارند. چون همه در گوگل سرچ میشوند و شما رقبایی در این کلیدواژهها دارید که باید از آنها جلو بزنید. ولی به این معنا نیست که شما باید همهی این کلیدواژهها را سئو کنید. شما باید کلیدواژههایی را انتخاب و سئو کنید که بیشترین بازده را برای شما داشته باشند.
اما باید برخی کلیدواژهها را هم بدزدید، یعنی چه؟ یعنی کیوردهایی را پیدا کنید که هم میزان سرچ آنها بالا باشد و هم محتوای جذاب در این حوزه بسیار کم باشد. شما با یک محتوای قدرتمند در این زمینه و مرتبط با آن کلیدواژه میتوانید این کلیدواژه را به نفع خودتان قبضه کنید.
از طرفی کلیدواژههای نسبتا طولانی که رقابت بر سر آن کمتر است هم میتوانند ترافیک سالم خوبی برای شما تامین کنند. در کل بخواهم بگویم باید یک برنامه برای انواع کلیدواژههای مرتبط با حوزه کسب و کار خود داشته باشید.
ابزارهای آنالیز کلیدواژه بسیار زیادند و از KeywordTools گرفته تا Google Trend به صورت رایگان در اختیار شما قرار دارند تا کلیدواژههایی سودمند و پربازده را انتخاب کنید.
روی محل قرارگیری کلیدواژهها تمرکز کنید، نه غلظت کلیدواژه
بگذارید با هم روراست باشیم، دورهی غلظت کلیدواژه کانونی خیلی وقت است که گذشته است. اما این که اصلی ترین کلیدواژههای شما در کجا قرار بگیرند برای بیشتر دیده شدن و تاثیرگذاری بیشتر در نتایج گوگل بسیار مهم میباشد.
گوگل الگوریتم خاص خودش را دارد. اما یک چیز را همیشه باید در نظر بگیرید. سعی کنید بردهی گوگل نباشید. حتی خود گوگل هم دوست ندارد شما چنین کاری بکنید. اما گاهی لازم است نکاتی را رعایت کنید تا گوگل از میان میلیونها سایت شما را انتخاب کند و به شما لبخند بزند.
حالا که از شر غلظت کلیدواژه خلاص شدهایم میتوانیم نفسی تازه کنیم، میتوانیم در مورد جایگاه کلیدواژهها در متن صحبت کنیم.
چند تا ترفند و یا روش برای این کار را برایتان شرح خواهیم داد:
- تیترهای چندمنظوره بنویسید: کار سختی نیست، تیترهای شما باید هم مخاطب را جذب کنند و او را کنجکاو کند و هم کلیدواژههای اساسی شما را در بر داشته باشند. از طرفی نباید مصنوعی باشد و به قول معروف توی ذوق مخاطب بزند.
- هدینگها را فراموش نکنید: الگوریتم گوگل هدینگها را در اولویت قرار میدهد و مخاطبین هم اول هدینگها را میخوانند. میدانید چیست؟ مخاطبها تنبل هستند. این یک واقعیت است و شما باید محتوای خود را برای تنبلها بنویسید. مهمترین و اصلیترین پیام محتوای خود را در هدینگهای جذاب به مخاطب نشان دهید و کلمات کلیدی را هم در این تیترها به نحوی جایگذاری کنید.
- خوشهی محتوایی، حربهی جدید گوگل:اینکه میگوییم غلظت کلیدواژه دیگر مثل سابق جواب نمیدهد یکی از دلایلش همین خوشه محتوایی است. خوشه محتوایی در الگوریتم گوگل پیدا کردن ارتباط متن و محتوای شما با کلیدواژههای جستجو شده توسط اشخاص میباشد اگر متن خود را واضح و رسا و بدون غلطهای املایی و نگارشی بنویسید گوگل خودش میتواند کلام اصلی متن و هدف متن را از روی کلمات به کار برده شده کشف کند و به مخاطب نشان دهد.
یک نکته را داخل پرانتز بگویم که موتورهای جستجو هم روزبهروز الگوریتمهای خود را آپدیت میکنند تا نتایج بهتری به کاربران نمایش دهند. محتوای ارزشمند راهش را پیدا میکند و به نتیجه میرسد. صبور باشید و عجله نکنید.
هر محتوایی که تولید میکنید را آنالیز کنید و دلایل دیده شدن و یا دیده نشدن آن را پیدا کنید و یادداشت کنید. اگر هدفمند و پرقدرت جلو بروید مطمئنا نتایج خوبی خواهید گرفت.
آموزنده و کامل و جامع صحبت کنید.
شما حاضرید وقت خود را برای چیزهای بیارزش که هیچ سودی برای شما ندارند و صرفا وقت شما را میگیرند تلف کنید؟
مطمئنا خیر. در دنیای آنلاین محتوا خوانده نمیشود صرفا اسکن میشود. اگر در همان ابتدای کار و با یک نیمنگاه مخاطب به این پی ببرد که محتوای شما چیزی برای ارائه ندارد یقینا وبسایت شما را ول میکند و سراغ رقبای شما میرود.
دنیای آنلاین همین است و خود ما هم چنین رفتاری داریم. محتوای خلاقانه و آموزنده از دور مشخص است.
حالا کار شما سختتر و البته هیجانانگیزتر شد.
برندهای زیادی صرفا با آموزش و تولید محتوای سودمند توانستهاند نام خود را به جهانیان نشان دهند. آموزش همیشه جواب میدهد. اگر بتوانید مشکل یک نفر را حل کنید یعنی رضایت او را جلب کردهاید. حالا که رضایتش جلب شده میتوانید محصولات و خدمات خود را به آنها عرضه کنید و از یک مخاطب عادی یک مشتری بسازید.
باید کامل و آموزنده باشید تا مخاطب جذب کنید. حالا چطور باید این کار را انجام دهید؟ چند ایده و روش جالب که میتوانید از آنها استفاده کنید در ادامه آورده شده است.
- تحقیق، تحقیق و باز هم تحقیق: اگر میخواهید در مورد فروش یک هواپیمای مسافربری محتوا تولید کنید باید در حد سازندهی هواپیمای مسافربری اطلاعات داشته باشید نه یک مسافر هواپیما. محتوای شما باید حاصل تحقیقات علمی و فکتها و نکات جالب باشد. نظرات تخصصی در داخل آن ارائه شده باشد و با آمار جذاب و مستدل تزئین شود. در ضمن محتوای شما باید کاملا به روز باشد و مطالب منقضی شده اعتبار شما را زیر سوال میبرند.
- وارد عمق شوید: اگر مخاطب شما بخواهد یک بررسی نسبی از یک موضوع داشته باشد مطمئنا ویکیپدیا جای بهتری است. شما باید وارد عمق شوید و موضوعات را کاملا تخصصی بررسی کنید. موضوعات کلی چندان بازخوردی در بین مخاطبان ندارد. به این فکر کنید که مخاطبان دوست دارند مشکلات خود را از طریق اینترنت حل کنند و شما باید برای آنها چنین محتوایی تولید کنید.
- منابع و لینکها و رفرنسهای معتبر بدهید: شما زمانی میتوانید اعتبار کسب و کار خود را بالاتر ببرید که از منابع و رفرنسهای معتبر در محتوای خود استفاده کنید. وقتی مطلب شما به یک رفرنس معتبر ارجاع داده میشود خودبخود در ذهن مخاطب یک اعتبار نسبی شکل میگیرد. کسب اعتبار و اعتماد مشتریان یک فرایند حساس است که بسیاری از شرکتها هنوز که هنوز است نتوانستهاند این کار را انجام دهند. برای جلب اعتماد باید هنرمندانه کار کنید.
جمع بندی
دیده شدن در گوگل و در چشم مخاطبان اصول دارد. اصول منطقی و هدفمند. برای این کار شما باید صدای خود را بالاتر و بالاتر ببرید. اما آیا داد و فریاد کردن همیشه نتیجه دارد؟ صدای خود را بالاتر ببرید یعنی به گونهای صحبت کنید که همهی مخاطبان گوشهایشان را تیز کنند تا حرفهای شما را بشنوند وگرنه همه میتوانند داد و فریاد کنند.
پس صدای خود را پیدا کنید و سعی کنید مخاطبان را درگیر کنید. فرم و محتوای خود را پیدا کنید و مطابق با آن جلو بروید. اگر روی اصول راه بروید و محتوای جذاب و دلربا و سودمند تولید کنید و چاشنی سئو را هم به آن اضافه کنید مطمئن باشید گوگل هم به شما لبخند خواهد زد.
سلام و خسته نباشید میگم به شما و تیم فرامحتوا ، یک سئوالی داشتم در خصوص بازاریابی محتوا ، و فکر میکنم فرامحتوا بهترین جایی باشه که میتونم سئوالم رو بپرسم ، سئوالم این هست که :
۱) از کجا معلوم که بازاریابی محتوا برای برند من موثر هست ؟
۲) به چه میزان میتواند این بازاریابی محتوا برای برند من موثر باشه ؟
۳) میزان تاثیر گذاری بازار یابی محتوا را از چه طریقی میتوانیم اندازه گیری کنیم ؟