این روزها، بازار اینفلوئنسر مارکتینگ داغه و به همین خاطر میشه گفت انتخاب اینفلوئنسر مناسب برای اینفلوئنسر مارکتینگ به یه تاکتیک ضروری برای برندها تبدیل شده. ازونجایی هم که یکی از هدف‌های برندها اینه که پیام برند رو به حداکثر افرادی که می‌تونن برسونن چه راهی بهتر از اینکه این کار رو از طریق اینفلوئنسرها انجام بدن. اینفلوئنسرهایی که طرفداران زیادی دارند و نه‌تنها از طریق اون‌ها میشه پیام برند رو رسوند بلکه به دیده شدن برند هم کمک کرد.

اونم درست وقتی که الگوریتم‌های شبکه اجتماعی به تغییر هدف ادامه میدن و  دسترسی ارگانیک  هم کم شده است.  هرچند آمار عجیبی مثل این مورد وجود داره که فیسبوک هر ماه 2 میلیارد کاربر فعال داره ولی تیم ارتباطات این برند هر روز شاهد کم شدن نتایج جستجوی ارگانیک هستند. پس سراغ اینفلوئنسر مارکتینگ برید چون تاکتیک مهمیه که برندهای بزرگ و کوچک می‌تونند از اون استفاده کنند.

طبق یه گزارش از انجمن مبلغان ملی (ANA) که از 158 بازاریاب سمت سرویس‌گیرنده در نوامبر 2017 نظرسنجی کرده بود. 75 درصد تبلیغ‌کنندگان ملی از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده می‌کردند و 43 درصد هم گفته بودند که برنامه‌هایی برای افزایش سرمایه‌گذاری روی اینفلوئنسر مارکتینگ در 12 ماه آینده دارند.

این نفوذ ادامه‌دار و گسترده اینفلئونسر مارکتینگ نشون میده که این فرایند یه بخش جدانشدنی در بازاریابی شده و  حالا حالا موندگاره. با این همه، هنوز هم خیلی از برندها تو پیدا کردن بهترین اینفلوئنسر مناسب، سئوی محتوا و ارزیابی موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ مشکلاتی دارند.

انتخاب اینفلوئنسر: هنر تناسب

هنگامی که گزینه‌های احتمالی رو برای انتخاب اینفلوئنسر در نظر می‌گیرید یادتون باشه که هدفتون فقط دسترسی به یک بازار ناب نباشه. دسترسی به یه بازار ناب و گسترده یک معیار مهمه اما مهمترین معیار  انتخاب اینفلوئنسر نیست. دوم اینکه اینفلوئنسر  باید قابل اعتماد، دارای اعتبار باشه و  به برند شما ربط داشته باشه.

شاید  به واسطه هزاران فالووری که اینفلوئنسرها دارند برای انتخاب اینفلوئنسر که صدهاهزار و میلیون‌ها فالوور داره وسوسه شید چون فرصتیه که هر ماه صدها هزار نفر بازدیدکننده برندتون رو ببینند اما لازمه تحقیق کنید که آیا فالوورهای بی‌شمار اون اینفلوئنسر با مشتریان هدف شما تناسبی دارند یا نه. یعنی اگه اون اینفلوئنسر رو انتخاب کنید به مشتری تبدیل میشن و جزو اون دسته از کسایی هستن که به بازار شما ربط داشته باشن یا نه.

بنابراین، فقط نباید روی اینفلوئنسرهایی تمرکز کنید که فالوورها و طرفدارای زیادی دارند بلکه باید روی انتخاب اینفلوئنسر مناسب و مرتبط با برند خودتون سرمایه‌گذاری کنید.به همین خاطر، همکاری با میکرواینفلوئنسرهایی که فالورهای کمتری دارند اما به بازار و برند شما ربط دارند رو تو اولویت قرار بدین.

برای مثال، Insect Shield یک فناوری دافع برای پوشاک و تجهیزات عرضه می‌کنه و از اهرم انتخاب اینفلوئنسر مناسب به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خودش استفاده کرد. اون‌ها هنگام همکاری با متخصصان بهداشتی مثل متخصص کنه و متخصص دامپزشکی از طریق آزمون و خطا فهمیدند که هر دو  فالورهای بسیار قابل اعتمادی داشتند، میزان تعامل و جذب مخاطب بیشتر و  ترافیک و در نهایت نرخ تبدیل زیادتر از  بقیه اینفلوئنسرهایی شد که فالوورها و شهرت خیلی زیادتری داشتند. فرمول موفق اینفلوئنسر مارکتینگ اون‌‌ها، همکاری نزدیک با منابع مورد اعتماد بهداشتی جهت افزایش آگاهی و آموزش و پیشگیری از بیماری های ناقل حشرات به خانواده‌ها و کارفرمایان بود.

قدرت محتوا: از مشکلات و به خطر انداختن ارتباطات دوری کنید

انتخاب اینفلوئنسر مناسب و همکاری با اون رو باید با یک استراتژی قوی و مشخص شروع کنید تا از احتمال به خطر افتادن ارتباطات جلوگیری کنید. یک نقشه راه معینی بسازید که آموزش برند و محصول رو در خودش جای بده تا مطمئن شید که  اینفلوئنسر تو توضیح خدمات و محصولات خاص و منجصربه فردی که دارید  مهارت داره و خیلی راحت کارش رو انجام میده.

بعد از اون، درباره رقیباتون تحقیق کنید تا وجه تمایز برند خودتون از بقیه برندها رو پیدا کنید. درباره‌ی بزرگترین چالش‌هایی که برندتون داره رک و صادقانه صحبت کنید اینطوری با انتخاب اینفولئنسر مناسب، می‌تونید روی کمک اون‌ها حساب باز کنید چون اون‌ها یه پل ارتباطی  مستقیم با مصرف‌کننده  محسوب می‌شن. می‌تونن تصورات غلطی که از برند شما وجود داره رو از بین ببرند و علاوه بر اون، باعث افزایش آگاهی عمومی بشند. در آخر هم حتما یه editorial calendar  خوب رو انتخاب کنید تا مطمئن شید که کمپین‌های تولید محتواتون با اهداف شرکت و محصولات مهم اون در یه راستا هست.

این سعی و تلاش پیش از شروع کار می‌تونه موفقیت یا شکست همکاری موفق با اینفلوئنسر رو رقم بزنه. برای مثال،  Insect Shield یک تکنولوژی مشخص آژانس حفاظت از محیط زیست( EPA) استفاده می‌کنه که باید به دستورالعمل‌های سخت‌گیرانه پذیرش محتوا پایبند باشه. بدون داشتن یک روند دقیق انتخاب ایفلوئنسر مناسب و قوی و بدون آموزش اون، برند ممکنه توسط سازمان حفاظت محیط زیست جریمه بشه مثلا اگه اینفلوئنسر یه بیانیه بازاریابی دروغ و مشکوک منتشر کنه.

برندها روی فرایند آموزش دقیق و تایید محتوا کار می‌کند تا این خطرات رو از بین ببرند. در عین حال، برندها اینفلوئنسرها رو به عنوان واسطه‌های مورد اعتماد بین برند و مصرف‌کننده نهایی تعیین می‌کنند. آموزش اولیه دقیق و همکاری مداوم و قوی بسیار مهمه.

هدفتون رو تعیین کنید و ناظر موفقیت کمپین اینفلوئنسر باشید

علاوه بر انتخاب اینفلوئنسر و فرایند آموزش اونها به شکلی دقیق ،  برندها باید هدفهاشون رو هم دقیق مشخص کنند. این هدفها می‌تونه تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) و تاکتیک های کلی برای سنجش و ارزیابی بازده سرمایه‌گذاری باشه (ROI). تکنیک‌های زیادی هست که برای سنجش بازده سرمایه‌گذاری(ROI) به کار میرن مثل بازدید صفحات، لینک‌های پیگیری، صفحات فرود، تحلیل فالورهای شبکه اجتماعی و خیلی چیزهای دیگه. اهداف داخلی کمپین خودتون رو مشخص کنید و به اینفلوئنسر اطلاع بدین. یک برنامه برای گزارش منظم کار تنظیم کنید به این صورت همه اعضا قبل از کمپین، در طول کمپین و بعد از کمپین با هم هماهنگ خواهند بود.

بسیاری از برندها به این نوع فرایند علاقه دارند. به همین دلیل، ما هم در ادامه لیستی از اهداف ساده تشکیل کمپین و شاخص‌های کلیدی عملکرد رو که باید در نظر بگیرید رو براتون ذکر می‌کنیم.

اگر توسعه و انسجام محتوا جزو اولویت‌های اصلی محسوب میشه چه نوع ریتم محتوای مطلوبی برای برند شما وجود داره. هزینه تولید این سطح از محتوا توسط خودتون در مقابل تولید اون توسط اینفلوئنسر رو حساب کنید.

اگر هدف اصلی شما اینه که تعداد طرفداران و فالوورهای خودتون رو زیاد کنید و میزان جذب مخاطب رو افزایش بدین، اهدافی برای افزایش فالوور در هر کانال اجتماعی برحسب لایک‌ها، به اشتراک‌گذاری‌ها، توئیت‌ها و نظرات تععین کنید . هزینه رسیدن به هر فالوور رو از راه کمپین اینفلوئنسر خود مقایسه کنید تا ببینید چقدر از هزینه از طریق طرح‌های تبلیغاتی پولی در شبکه‌های اجتماعی پرداخت شده است.

از گوگل آنالیتیکس استفاده کنید تا تاثیر کمپین را از طریق تعداد بازدید صفحات،کاربران جدید، سایت‌هایی که به سایت شما رجوع کرد و زمانی که کاربر در سایت صرف کرده به صورتی دقیق ببینید.

بیشتر برندها صفحات فرود سفارشی می‌سازند تا ترافیک کمپین رو به طور دقیق بررسی و بر اون نظارت کنند. تعریفی که از سطح موفقیت برای عناصر صفحه فرود مانند بازدیدهای صفحه، تحویل فرم، یا دانلود ابزارهای آموزشی دارید رو  ارائه بدین.

اهداف فروشتون رو مشخص کنید و مطمئن شید که همه‌ی ابزارهای پیگیری موجود رو در اختیار دارید. این ابزارها می‌تونه استفاده ساده از کد تبلیغ، URLهای کمپین‌ها، لینک‌های وابسته و همچنین گوگل آنالیتیکس باشه.

معیارهایی برای موفقیت برند خودتون تعیین کنید مثلا تعداد اشتراک‌های ایمیلی که امیدوارید با هر اینفلئونسر مارکتینگ ایمیلی بدست بیارید.

مهم نیست که یه برند جهانی بزرگ یا یه استارتاپ کوچیک باشید وقتی که اینفلوئنسر مارکتینگ دقیق و درست اجرا شه  می‌تونه به آگاهی خیلی خوب و گسترده از برند منجر شه.  همونطوری که در اول مقاله گفتیم در انتخاب اینفلوئنسر مناسب باید دقت کرد و بهتره میکرواینفلوئنسرها و سلبریتی‌هایی رو در نظر بگیریدکه فالوورهای اون‌ها به بازار شما ربط دارند و با انتخاب اون اینفلوئنسر احتمال مخاطب و مشتری شدن فالوورهای اون‌ها زیاد میشه. همچنین به آموزش سخت و دقیق متعهد باشید،  تحلیل رقابتی رو انجام بدین و اهداف عملکردی مشخصی رو برای ارزیابی موفقیت اینفلونئنسر مارکتینگ تعیین کنید.

منبع:

https://www.google.com