از کدام شاخص عملکرد محتوا در تعامل با مشتری و چگونه باید استفاده کرد؟

امروزه تاثیرگذاری و یا تعامل مخاطبان با وبسایت شما نشان‌دهنده‌ی موفقیت شما و کسب و کار شماست. معیارهای تاثیرگذاری محتوا از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار هستند و نشان می‌دهند که استراتژی محتوایی شما تا چه حد با علایق کاربران و مخاطبان شما همخوانی دارد. علاوه بر این درگیر شدن مشتریان با وبسایت شما بسیار سودمند است چون باعث می‌شود از شما خرید کنند، تبدیل به مشتریان دائم شما شوند و یا محصولات و خدمات شما را به افراد دیگر معرفی کنند. برای بهره‌وری بالا و بهینه‌سازی شاخص عملکرد محتوا بهتر است با 10 مورد از اصلی‌ترین و تاثیرگذارترین معیارهای تعامل با مشتری و kpi محتوا آشنا شوید تا بتوانید به راحتی عملکرد وبسایت خود را رصد کنید.

آمار بازدید از صفحات و کاربرانی که به وبسایت شما سر می‌زنند اولین و مهم‌ترین معیار تعیین ترافیک وبسایت شماست. در حقیقت کاربرانی که از وبسایت شما بازدید می‌کنند حکم مشتریان بالقوه‌ را دارند و آمار بازدید از صفحات شما می‌تواند تا حد زیادی آمار کاربران شما را تعیین کند.

بازدید بالا و مناسب می‌تواند نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی افراد به محتوا یا صفحه‌ی موردنظر شما و یا سئو بهینه‌ی صفحه باشد. چرا که موتورهای جستجو بیشترین میزان ترافیک را برای وبسایت‌ها تامین می‌کنند. در سوی دیگر، اگر میزان بازدید از صفحات شما کم باشد به این معناست که وبسایت شما چیزی برای ارائه ندارد که موتورهای جستجو یا افراد را جذب کند.

آمار بازدید صرفا داده‌هایی کمی و نشانی از ترافیک سایت هستند و نمی‌توانند میزان تاثیرگذاری محتوای شما را تضمین کنند. در حقیقت ممکن است محتوایی پربازدید تولید کنید ولی از نظر تعامل با مشتری و یا استراتژی بازاریابی محتوا ضعف داشته باشد و در جذب مخاطب و قانع کردن آن‌ها برای استفاده از خدمات و محصولات شما هیچ تاثیری نداشته باشد.

یک شاخص کلیدی عملکرد محتوا یا همان KPI محتوا مدت زمانی است که کاربران در یک صفحه یا صفحات اصلی وبسایت شما می‌مانند. در حقیقت هر چقدر افراد زمان زیادی در وبسایت شما حضور داشته باشند به این معناست که محتوا یا تجربه‌ی کاربری و یا خدماتی که برای آن‌ها در نظر گرفته‌اید آن‌ها را درگیر کرده‌ است. یکی از اهدافی که بازاریابی محتوا دارد نیز همین است: کاربر را درگیر کن و او را جذب کن.

دو راه برای بررسی مدت زمان حضور در صفحه وجود دارد:

• دیدگاه میکرو: مدت زمانی که کاربران در صفحات شما حضور پیدا کرده‌اند.
• دیدگاه ماکرو: میانگین زمانی هر بار بازدید یا هر جلسه (در اصطلاح به هر تعامل یا اینتراکشن کاربران در طول بازدید از سایت شما یک جلسه یا Session گفته می‌شود)

دیدگاه میکرو یا مدت زمان حضور کاربران در یک صفحه به چه معناست؟

کاملا واضح است. مدت زمانی که کاربر در وبسایت شما حضور دارد به این معناست که کاربران چه زمانی را برای محتوای شما در نظر گرفته‌اند. این زمان در حقیقت کیفیت صفحه‌ی شما را نشان می‌دهد. با یک مثال همه‌ چیز واضح‌تر می‌شود:

هر فرد در اینترنت می‌تواند در یک دقیقه 200 الی 300 کلمه را مطالعه کنید که در زبان فارسی به 350 کلمه هم می‌رسد. حالا به این فکر کنید که شما در یک صفحه از وبلاگ خود یک محتوای 2000 کلمه‌ای دارید و کاربران تنها 10 ثانیه در صفحه مانده‌اند. این به چه معناست؟ در حقیقت این زمان می‌تواند راهی برای ارزیابی شاخص کلیدی عملکرد محتوا باشد. ضعف محتوا، ضعف موضوع، عدم پوشش دادن موارد مهم، غیرسودمند بودن محتوا و یا تجربه‌ی کاربری نامناسب سایت نظیر تبلیغات آزادهنده، فونت‌های نامناسب و … می‌توانند دلایل اصلی برای ضعف کارکرد محتوای شما باشند.

دیدگاه ماکرو یا میانگین زمانی هر جلسه به چه معناست؟

جلسات مجموعه‌ی تعامل‌های کاربر با وبسایت شما هستند. میانگین زمانی هر جلسه به کل مدت زمان این جلسات تقسیم بر تعداد جلسات گفته می‌شود. این مورد با زمان حضور در صفحه متفاوت است. چرا که تمام فعالیت‌های کاربر که بر روی وبسایت انجام می‌شود را بررسی می‌کند و در مدت زمان جلسه بررسی می‌کند و با کل مدت زمانی که کاربر در یک صفحه‌ی خاص بوده است ارتباطی ندارد.

چگونه زمان بازدید از صفحات را رصد کنیم؟

شما می‌توانید از گوگل آنالیتیکس برای رصد کردن و پیگیری مدت زمانی که کاربران در وبسایت یا صفحات شما حضور داشته‌اند استفاده کنید. هم بررسی دیدگاه ماکرو هم دیدگاه میکرو از طریق تب Acquisition قابل دسترسی می‌باشند. گوگل آنالیتیکس برای هر بار که وبسایت شما توسط کاربران لود می‌شود و یا بر روی لینک‌های داخل سایت کلیک می‌شود و صفحات دیگری باز می‌شوند به صورت مجزا زما‌ن‌ها را بررسی می‌کند. در ضمن مقایسه‌ای بین اولین رویداد در سایت و رویداد بعدی نیز انجام می‌شود. به طور مثال:

اگر صفحه‌ای در ساعت 9:23 بازدید شود و سپس در ساعت 9:26 کاربر روی صفحه‌ی دیگری کلیک کند می‌توان گفت میزان بازدید از صفحه‌ی اول 3 دقیقه بوده است. تنها مشکلی که این نوع تایمینگ و زمان‌بندی ایجاد می‌کند این است که نمی‌توان زمان‌بندی Exit Page یا صفحه‌ی خروج را بررسی کرد. (صفحه‌ی خروج آخرین صفحه‌ای است که کاربر در وبسایت شما بازدید می‌کند و سپس از آن خارج می‌شود)

پس اگر کسی وارد یک صفحه از وبسایت شما شود و به مدت 5 دقیقه در آن حضور داشته باشد و بر روی هیچ لینک دیگری کلیک نکند گوگل آنالیتیکس مدت زمان این جلسه را برای وبسایت شما منظور نمی‌کند. حتی اگر کاربر یک ساعت هم در یکی از صفحات شما حضور داشته باشد مدت زمان جلسه برای کاربر صفر در نطر گرفته می‌شود. اما می‌توانید با بررسی توزیع جلسات و داده‌های زمانی هر یک به میزان تاثیرگذاری صفحات خود پی ببرید.

مدت زمان حضور در صفحات چگونه محاسبه می‌شود؟

شاید برای خیلی‌ها سوال باشد که اگر یک وبسایت را باز کنیم و در یک تب جداگانه تا مدت‌ها باقی بماند و بعدا آن را مطالعه کنیم جزو مدت زمان حضور در صفحه به شمار می‌آید یا خیر؟

گوگل می‌گوید: در حالت پیش‌فرض اگر یک صفحه به مدت 30 دقیقه غیرفعال باشد و هیچ واکنشی از طرف کاربر دریافت نکند جلسه به پایان می‌رسد و ادامه‌ی زمان برای صفحات لحاظ نمی‌شود. البته شما می‌توانید در تنظیمات گوگل آنالیتیکس این محدودیت 30 دقیقه‌ای را برای وبسایت خود به چند ثانیه و یا چند ساعت تغییر دهید تا داده‌های خود را متناسب با آن به درستی تحلیل کنید.

سوال بعدی این است که آیا مشاهده‌ی ویدیو در یک صفحه جزوی از زمان حضور در سایت به حساب می‌آید؟

مسلما این زمان جزو زمان حضور به حساب می‌آید چرا که گوگل آنالیتیکس هر رویداد و اینتراکشنی که کاربر با سایت برقرار می‌کند را بررسی می‌کند و مشاهده‌ی ویدیو یک رویداد فعال به حساب می‌آید.

چگونه می‌توانیم مدت زمان حضور در صفحات را بهبود ببخشیم؟

هر وبسایت با توجه به نوع فعالیت آن با دیگری متفاوت است و صرفا با مقایسه‌ی داده‌های آماری فعلی با داده‌های قبلی می‌توانید رشد و یا پسرفت وبسایت خود را در یک دوره‌ی زمانی بررسی کنید و متناسب با این داده‌ها راه‌هایی برای بهبود شاخص کلیدی عملکرد محتوا پیدا کنید.

یک چارچوب زمانی خاص در نظر بگیرید. به طور مثال یک سال یا 6 ماه و از گوگل آنالیتیکس برای فیلتر کردن صفحات با توجه به نوع درخواست خود استفاده کنید.

می‌توانید از منوی Behavior و سپس Content Drilldown صفحاتی که بیشترین بازدید را داشته‌اند بررسی کنید و سپس Unique Pageviews را مشاهده کنید.

حالا به طور مثال اگر یک پست وبلاگ شما 500 کلمه داشته باشد مدت زمان بین 1 الی 2 دقیقه برای این پست می‌تواند آمار بسیار خوبی باشد. اما اگر این زمان کمتر باشد باید بررسی کنید و دلایل خروج زودهنگام کاربران را پیدا کنید. سبک نوشتار شما نامناسب است؟ محتوای شما ضعیف است؟ و یا سرعت لود شدن صفحه زیاد است؟ در ادامه باید تغییرات موردنظر را اعمال کنید تا بتوانید مجددا زمان را به 1 الی 2 دقیقه برسانید.

چگونه میانگین زمانی هر جلسه را بهبود ببخشیم؟

بهینه‌سازی میانگین زمانی جلسات سخت‌تر است چرا که به راه‌حل‌های ماکرو و کلی نیاز دارد و باید دیدگاهی کلی‌تر را برای بررسی و تنظیم یک استراتژی برای آن در نظر بگیرید. اما بهینه‌سازی تجربه‌ی کاربری تاثیر بسیار زیادی در این امر دارد:

• کیفیت و کمیت محتوای موجود در صفحات
• منوی کاربری راحت و دسترسی‌های لازم
• لینک‌سازی داخلی
• Call-to-action های واضح و شفاف

با بهینه‌سازی این 4 گزینه می‌توانید تا حد زیادی میانگین زمانی جلسات را بالاتر ببرید.

یک معیار دیگر برای سنجش شاخص عملکرد محتوا که تشابه زیادی با مدت زمان حضور در صفحات دارد نرخ پرش یا بانس ریت می‌باشد. در حقیقت این نرخ پرش رابطه‌ای عکس با میانگین زمانی هر جلسه دارد. هر چه نرخ پرش افزایش پیدا می‌کند میانگین زمانی جلسات کاهش پیدا می‌کند.

بانس ریت چیست؟

نرخ پرش درصد بازدیدکنندگانی است که پس از بازدیدِ تنها یک صفحه وبسایت شما را ترک می‌کنند و هیچ اینتراکشن و یا تعامل دیگری با وبسایت شما ندارند. در حقیقت بانس ریت در تعیین kpi محتوا نشان‌دهنده‌ی این است که محتوای شما چه کیفیتی دارد و چگونه بر مخاطب تاثیر می‌گذارد. چرا که اگر افراد وبسایت شما را بدون هر گونه عملیات دیگری ترک کنند به این معناست که محتوای شما تاثیرگذار و جالب توجه نیست و نمی‌تواند کارش را به درستی انجام دهد. در حقیقت تعامل با مشتری و مخاطب می‌تواند از طریق بانس ریت مورد سنجش قرار بگیرد.

چند دلیل عمده برای افزایش نرخ پرش وجود دارد:

• Call-to-action ها واضح و تاثیرگذار نیستند.
• محتوا آن چیزی نیست که کاربران انتظار داشتند.
• کسل کننده است.
• چیز متفاوت یا خاصی را به کاربران ارائه نمی‌کند.

به همان اندازه که میزان تعامل با مشتری اهمیت دارد باید دلایل عدم تعامل با مشتری را نیز پیدا کنید و نرخ پرش می‌تواند از این نظر بسیار تعیین کننده باشد. ممکن است وبسایت شما ترافیک بالایی داشته باشد اما نرخ پرش آن بالا باشد که در این صورت یقینا به معنای عدم کارکرد محتوای شما می‌باشد.

چگونه بانس ریت را رصد کنیم؟

در گوگل آنالیتیکس مسیر زیر را دنبال کنید:

Behavior > Site Content > All Pages

در این قسمت می‌توانید ستون Bounce Rate را ببینید. در حقیقت این آمار می‌توانند به صورت درصدی و یا از نظر تعداد نمایش داده شوند و هرچه درصد آن کمتر باشد به معنای بهینه بودن محتوای شما می‌باشد. علاوه بر گوگل آنالیتیکس، می‌توانید از Similarweb هم برای رصد کردن نرخ پرش خود کمک بگیرید تا بتوانید از این نظر از رقبای خود پیشی بگیرید.

چگونه نرخ پرش را بهبود ببخشیم؟

به صفحات خود که نرخ پرش کمتر و میزان اینتراکشن بالایی دارند نگاه کنید و سعی کنید دلایل این نقطه قوت را بررسی کنید و سپس صفحات با نرخ پرش بالا را ببینید و دلایل ضعف خود را پیدا کنید. با بهبود این ضعف‌ها و اجرایی کردن نقاط قوت می‌توانید نرخ پرش کلی سایت خود را بهبود ببخشید. چند کار که انجام آن‌ها پیشنهاد می‌شود:

• لینک‌سازی داخلی برای جذب نگاه مخاطب
• تولید محتوای قدرتمند به همراه عکس‌ها توضیحات جذاب
• محتوای سودمند
• Call-to-action های واضح
• بهبود تجربه کاربری با حذف پاپ آپ‌ها و تبلیغات آزاردهنده

صفحات خروج آخرین صفحاتی هستند که کاربران قبل از خروج از وبسایت شما از آن‌ها بازدید می‌کنند. نرخ خروج می‌تواند نشان‌دهنده‌ی درصدی از افرادی باشد که وبسایت شما را از طریق صفحات خروج ترک می‌کنند. البته این ترک کردن همیشه هم بد نیست. اگر کاربری یک خرید در وبسایت شما انجام دهد و سپس با صفحه‌ی «خرید با موفقیت انجام شد» مواجه شود  و سپس وبسایت را ترک کند می‌تواند به نوعی تعامل با مشتری محسوب شود و این نرخ خروج از صفحات خروج که قبلا آن‌ها را تعبیه کرده‌اید کاملا منطبق با سفر مشتری در وبسایت شماست.

در بررسی شاخص عملکرد محتوا ارزیابی نرخ خروج می‌تواند بسیار سودمند باشد و اگر این مسیر را از قبل برای مشتری خود در نظر گرفته باشید می‌تواند به شما در کیفیت سفر مشتری یا نوع تعاملی که با مشتری در این مسیر دارد کمک زیادی بکند.

اما نرخ خروج در صفحات اصلی سایت می‌تواند یک عنصر معیوب باشد و عمدتا چند دلیل دارد:

• عدم وجود اطلاعات سازماندهی شده و طبقه‌بندی‌های منظم
• عدم وجود call-to-action‌ در صفحه (که منجر به خروج کاربر می‌شود)
• اطلاعات بدردنخور
• کمبود اطلاعات

چگونه می‌توان نرخ خروج را رصد کرد؟

مسیر زیر در گوگل آنالیتیکس نرخ خروج از صفحات شما را نمایش می‌دهد:

Behavior > Site Content > Exit Pages

در این قسمت شما هم اطلاعات و داده‌های بازدید از صفحات و هم داده‌ها و اطلاعات خروج را مشاهده می‌کنید برای محاسبه‌ی نرخ خروج می‌توانید تعداد خروج از صفحات را بر کل بازدیدهای صفحه تقسیم کنید.

چگونه نرخ خروج از صفحات را بهبود ببخشیم؟

اگر یک سفر یا مسیر برای مشتریان خود در نظر گرفته‌اید باید برای آن برنامه‌ریزی کنید تا با انجام عملیات‌های مختلف، مسیر خرید و یا استفاده از خدمات را به کاربر نشان  دهید و او را هدایت کنید. در نهایت می‌توانید با یک صفحه‌ی خروج تعبیه شده از او در انتهای مسیر تشکر و یا خداحافظی کنید. برای بهینه‌سازی نرخ خروج دقیقا می‌توانید کارهایی را انجام دهید که بانس ریت را کاهش می‌دهد. محتوای خود را بهبود ببخشید تا بیشتر با کاربران تعامل داشته باشید  و آن‌ها را درگیر کنید. اطلاعات و میزان دسترسی کاربران را بهبود ببخشید  و پیام‌های واضحی را به کاربران برسانید.

یک شاخص عملکرد محتوا برای سنجش میزان علاقه‌ی افراد به محتوای شما، بررسی تعداد صفحه در هر جلسه است. یعنی یک کاربر با هر بار مراجعه به وبسایت شما به طور میانگین از چند صفحه بازدید می‌کند. مسلما هر چه این رقم بالاتر باشد بهتر است. چرا که به این معناست که کاربر از وبسایت شما و محتوای شما رضایت دارد و به سایر بخش‌ها و یا قسمت‌های محتوای شما نیز سر می‌زند.

بانس ریت رابطه‌‌ای عکس با تعداد صفحه در هر جلسه دارد. اما تفاوت کلی در این است که بانس ریت صرفا در یک صفحه به قدم بعدی آن توجه دارد اما در تعداد صفحه در هر جلسه کل مسیر مخاطب در وبسایت مورد بررسی قرار می‌گیرد.

چگونه تعداد صفحه در هر جلسه را رصد کنیم؟

به بخش Acquisition > All Traffic > Channels بروید. در آنجا ستون Pages/Selection  را خواهید دید. برای محاسبه‌ی تعداد صفحه در هر جلسه، تعداد بازدیدهای کل یک صفحه را بر تعداد جلسات تقسیم کنید.

در نظر داشته باشید که تعداد صفحه در جلسه نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی افراد به محتوای شما نیست. برای همین بهتر است این آمار را در کنار میانگین زمانی جلسات و بانس ریت تحلیل و بررسی کنید. به طور مثال صفحه‌ای با آمار بالای تعداد صفحه بر جلسه و میانگین زمانی کم و بانس ریت بالا نشان‌دهنده‌ی عدم علاقه‌ی افراد به محتوای شما، یا وجود محتوای غیر مرتبط در صفحه می‌باشد. از طرفی ممکن است منوی کاربری و تجربه‌ی کاربری بد سایت هم باعث بروز چنین وضعیتی شود.

چگونه تعداد صفحه بر هر جلسه را بهبود ببخشیم؟

همیشه یک «قدم بعدی» برای صفحات خود در نظر بگیرید. وقتی برای کاربر خود هیچ انتخابی در نظر نمی‌گیرید مطمئنا کاربر هم از صفحه‌ی شما خارج می‌شود. در مسیر خرید یا استفاده از محصولات به صورت کاملا برنامه‌ریزی شده مشتری را هدایت کنید و یا در صفحات وبلاگ و صفحه‌ی اصلی دستورات و عملیات‌های لازم را به مخاطب خود ارائه کنید. باید به او مطالب یا محصولاتی را پیشنهاد کنید که برای او مهم باشند و احتمالا بر روی آن‌ها کلیک خواهد کرد.

عمق صفحه یا عمق اسکرول نشان می‌دهد که کاربر چگونه صفحات وبسایت شما را اسکرول می‌کند. بالا و پایین می‌رود و آن را مطالعه می‌کند و نمایانگر دو شاخصه‌ی مهم است:

• خوانایی: اگر محتوای شما خوش‌خوان باشد مسلما افراد زیادی آن‌ را تا انتها خواهند خواند.
• علاقه: هر چه افراد صفحه‌ی وبسایت شما را بالا پایین کنند به این معناست که به محتوای شما علاقه دارند.

چگونه عمق صفحه یا عمق اسکرول را رصد کنیم؟

گوگل آنالیتیکس به صورت پیش‌فرض چنین امکانی را در اختیار شما قرار نمی‌دهد و برای رصد کردن این مورد باید به سراغ افزونه‌ی Scroll Depth Google Analytics بروید و آن را بر  روی گوگل آنالیتیکس نصب کنید.

این پلاگین به شما نشان می‌دهد که افراد از کل عمق صفحه چند درصد را اسکرول کرده‌اند. این آمار با شناسایی عمق صفحه و عمق پیکسلی پیمایش انجام می‌شود. عمق پیکسلی در حقیقت المانی است که نشان می‌دهد مخاطب شما در کدام بخش از صفحه متوقف می‌شود. این پلاگین داده‌ها را به گوگل آنالیتیکس ارسال می‌کند. از طریق Google Tag Manager هم می‌توانید میزان عمق پیکسلی و درصد عمق را مشاهده کنید.

چگونه می‌توانیم عمق پیمایش را بهبود ببخشیم؟

برای بهینه‌سازی عمق اسکرول چند سوال زیر را از خود بپرسید:

• در طول اسکرول چه اتفاقی می‌افتد؟
• چه چیزهایی ممکن است اثر بدی روی تجربه‌ی کاربری مخاطب داشته باشد؟
• آیا مقاله‌ی شما مطلب قابل‌توجه و عمیقی به کاربر ارائه می‌دهد که تا انتها او را نگه دارد؟

با توجه به این موارد می‌توانید عمق پیمایش را بهبود ببخشید و شاخص عملکرد محتوا را بهینه‌سازی کنید. اگر سوالات را به دقت بررسی کنید و پاسخ دهید نه‌تنها در عمق پیمایش صفحه تاثیر مثبت می‌گذارد بلکه زمان حضور در صفحات شما نیز افزایش پیدا می‌کند و در رتبه‌بندی گوگل بالاتر می‌روید.

بازدیدکننده واقعی به یک شخص اطلاق می‌شود که در یک بازه‌ی زمانی خاص حداقل یک‌بار از وبسایت شما بازدید کرده‌ باشد. گوگل توجه ویژه‌ای به بازدید صفحه و یا تعداد بازدیدکنندگان می‌دهد. از نقطه‌نظر تجاری تعداد بازدیدکنندگان شما در حقیقت مشتریان بالقوه‌ی شما هستند که می‌توانید آن‌ها را با روش‌هایی نظیر بازاریابی محتوا و یا سایر روش‌های بازاریابی تبدیل به مشتری بالفعل کنید.

چگونه می‌توان بازدیدکنندگان منحصر به فرد را رصد کرد؟

وقتی شما از یک وبسایت بازدید می‌کنید گوگل آنالیتیکس به شما یک ID خاص می‌دهد که در قسمت کوکی (Cookies) مرورگر شما ذخیره می‌شود. هر کاربر یک ID خاص دارد و با IP متفاوت است. اگر شما از یک مرورگر دیگر استفاده کنید گوگل آنالیتیکس شما را به عنوان یک کاربر دیگر شناسایی می‌کند. در نتیجه این کار ممکن است باعث بروز برخی مشکلات در بررسی kpi محتوا شود چرا که:

• در یک خانه ممکن است تعداد افراد مختلفی از یک کامپیوتر و یک مرورگر استفاده کنند.
• افراد کوکی‌های خود را پاک می‌کنند.
• یک فرد می‌تواند وبسایت شما را از طریق کامپیوتر یا گوشی و مرورگرهای مختلف بازدید کند.

از منوی کاربری گوگل آنالیتیکس و بخش Audience و سپس Overview‌ می‌توانید آمار کلی سایت را ببینید و اگر فیلتر Users را فعال کنید تعداد کاربران و بازدیدکنندگان سایت شما نمایش داده می‌شود. با مقایسه‌ی این آمارها در یک دوره‌ی زمانی خاص می‌توانید آمارهای خود را نظر تبلیغات و اجرای کمپین‌ها و جذب مخاطب بررسی کنید.

چگونه بازدیدکنندگان سایت را بیشتر کنیم؟

• مخاطب خود را بشناسید: اگر شما یک درک خوب از کاربران و مخاطبان خود داشته باشید می‌توانید از این معیارها و شاخصه‌ها برای جذب مخاطب بیشتر استفاده کنید.
• وبسایت خود پروموت کنید: می‌توانید از طریق تبلیغات و یا دریافت لینک و رپورتاژ و مواردی از این دست تعداد بازدیدکنندگان خود را ارتقا دهید.

مورد دیگری که در تعیین kpi محتوا بسیار اثرگذار است و به نوعی نحوه‌ی تعامل با مشتری را بررسی می‌کند تعداد کاربران جدیدی است که از وبسایت شما بازدید می‌کنند. کاربران بازگشتی نیز می‌توانند نمایانگر نحوه‌ی ارتباط شما با مخاطبان باشد که تا چه حد توانسته‌اید در گذشته بر روی آن‌ها تاثیر بگذارید.

همانطور که اشاره شد گوگل به هر فرد یک ID‌ اختصاص می‌دهد. اگر شما از یک موبایل و یک کامپیوتر برای بازدید از یک سایت استفاده می‌کنید در حقیقت گوگل به شما دو ID متفاوت اختصاص می‌دهد و در آمارها 2 نفر محسوب می‌شوید. اما گوگل در حال حاضر این مشکل را تا حد زیادی برطرف کرده‌ است و اگر از گوگل کروم و ایمیل خود همزمان بر روی گوشی و کامپیوتر خود استفاده می‌کنید در صورت سینک شدن این دو دستگاه در حقیقت یک ID به شما اختصاص می‌یابد.

کاربران بازگشتی بازدیدکنندگانی هستند که در گذشته از وبسایت شما بازدید کرده‌اند و در یک بازه‌‌ی زمانی خاص به وبسایت شما سر نزده‌اند و پس از این مدت مجددا از وبسایت شما بازدید کرده‌اند. اگر دو سال از بازدید شما از یک سایت گذشته باشد شما کاربر بازگشتی محسوب نمی‌شوید  و یک ID جدید به شما داده می‌شود.

چگونه کاربران جدید و بازگشتی را رصد کنیم؟

این مسیر را دنبال کنید:

Audience > Behavior > New vs Returning

این جدول رفتار بازدیدکنندگان جدید و بازگشتی شما را نمایش می‌دهد  و می‌توان آن‌ها را با فیلترهای ویژه‌ای طبقه‌بندی کرد. در قسمت Acquisition > Overview می‌توانید منابع ترافیک خود را مشاهده کنید و ببینید این کاربران جدید یا بازگشتی از چه طریقی به وبسایت شما دسترسی پیدا کرده‌اند. موتورهای جستجو عمدتا اولین کانال برای بازدیدکنندگان می‌باشند اما اگر از طریق شبکه‌های اجتماعی و یا بک‌لینک‌ها شما را پیدا کرده‌ باشند به شما در ایجاد استراتژی‌ جدید برای جذب مخاطب کمک می‌کند.

می‌توانید برای بازاریابی محتوا در شبکه‌های اجتماعی و یا سئو وبسایت خود تکنیک‌های تازه‌ای را به کار ببندید تا کاربران جدید را جذب کنید.

چگونه کاربران جدید و بازگشتی را بهبود ببخشیم؟

برای جذب مخاطبان جدید و بهینه‌سازی گراف‌ کاربران بازگشتی و جدید باید کانال‌های تازه‌ای ایجاد کنید. به طور مثال:

• تبلیغات: تبلیغات در جذب مشتری می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد چرا که شما با کاربران جدیدی مواجه می‌شوید که تا کنون هیچ تعاملی با وبسایت شما نداشته‌اند و از این طریق می‌توانند شما را پیدا کنند.
• جستجوی ارگانیک: یک کانال توزیعی قوی برای جذب مخاطب از طریق موتورهای جستجو می‌باشد.
• ایمیل مارکتینگ: یک راه تعامل با مشتری که کسب و کارهای مختلف از آن بهره می‌برند و در حال حاضر یکی از پربازده‌ترین کانال‌های جذب مخاطب می‌باشد. سعی کنید تکنیک‌های بازاریابی محتوا را در ایمیل مارکتیک خود پیاده کنید.
• ترافیک مستقیم: به این معنا که افرادی وبسایت شما را بوکمارک می‌کنند و یا به عنوان یک مخاطب دائمی از مطالب و محتوای وبسایت شما استفاده می‌کنند.

شما می‌توانید نتایج این کانال‌ها را هم در گوگل آنالیتیکس مشاهده کنید و ترافیک دریافتی خود را بررسی کنید. هر استراتژی که مخاطبان جدید را برای وبسایت شما جذب می‌کند باید در دستور کار قرار بگیرد و روش‌های تازه‌ای برای بهینه‌سازی این استراتژی اتخاذ شود.

نرخ تبدیل در حقیقت به این معناست که اگر کاربری وارد سایت شما شود همان کاری را انجام دهد که شما انتظار دارید. به طور مثال اگر فروشگاه اینترنتی دارید از شما خرید کند. اگر خدماتی ارائه می‌کنید از خدمات شما استفاده کند و یا در خبرنامه‌ی شما عضو شد یا فرم همکاری را پر کند و به طور کلی هر کاری که به شما سود برساند را انجام دهد.

نرخ تبدیل بالا نشان‌دهنده‌ی این است که تاتیک‌های بازاریابی شما جوابگو هستند و نتایج خوبی را برای شما در پی داشته‌اند.

چگونه نرخ تبدیل را رصد کنیم؟

نکته‌ی جالب توجه در مورد نرخ تبدیل این است که شما می‌توانید آن را نسبت به هدفی که دارید تعبیر و تحلیل کنید. به طور مثال می‌توانید موارد زیر را جزو اهداف خود در نظر بگیرید:

• نرخ تبدیل کلی
• نرخ تبدیل کانال‌های بازاریابی
• نرخ تبدیل کلیدواژه‌ها

بیشتر پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر و پینترست ابزارها و سازوکارهای تحلیلی خاص خودشان را دارند و از این طریق نرخ تبدیل را ارزیابی می‌کنند. اما برای وبسایت می‌توانید از گوگل آنالیتیکیس یا گوگل ادوردز استفاده کنید تا نرخ تبدیل قطعی خود را رصد کنید.

یک تب مخصوص برای تحلیل نرخ تبدیل در گوگل آنالیتیکس موجود است که به شما اجازه می‌دهد تا اهداف، نگرش‌ها و قیف بازاریابی خودتان را زیر ذره‌بین ببرید. همچنین گزینه‌های خاصی برای مقاصد تجاری  و فروش شما هم در نظر گرفته شده است.

چگونه نرخ تبدیل را بهبود ببخشیم؟

چون نرخ تبدیل هدف نهایی محسوب می‌شود بهینه‌سازی نرخ تبدیل یا CRO یک بخش گسترده از دیجیتال مارکتینگ می‌باشد که متناسب با اهداف کاری وبسایت و تبدیل مخاطب به مشتری بالقوه و در نهایت به مشتری بالفعل فعالیت می‌کند. بازاریابی محتوا یکی از روش‌های بهبود و تسریع نرخ تبدیل می‌باشد که در حال حاضر توجه ویژه‌ای به آن می‌شود.

در حقیقت بهبود نرخ تبدیل به این معناست که شما از ترافیک فعلی خود بیشترین میزان استفاده را ببرید. CRO در ارتباط مستقیم با شاخص عملکرد محتوا است. تست A/B و Google Optimize می‌توانند در این مسیر به شما کمک کنند. باید تاکتیک‌های مشخصی را در نظر بگیرید و به صورت مداوم آن را تست و تحلیل کنید تا به یک نتیجه‌ی درست برسید.

نرخ ترک در حقیقت درصد سبدهای خرید نیمه‌کاره و یا عملیات‌های خرید نصفه و نیمه می‌باشد که بیشتر در حوزه‌ی فروش و سرویس‌های دارای هزینه کارکرد دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که 69.23 درصد سبدهای خرید بدون انجام پرداخت رها می‌شوند و از هر 10 اقدام به تراکنش و پرداخت تنها 3 مورد از آن‌ها به نتیجه می‌رسد. اگر یک کسب و کار آنلاین دارید با بررسی این نرخ ترک می‌توانید اشکالات طراحی خود را پیدا کنید و محتوای خود را بهینه‌سازی کنید.

چگونه نرخ ترک را رصد کنیم؟

گوگل آنالیتیکس در تب نرخ تبدیل اطلاعات زیادی را در اختیار کسب و کارها قرار می‌دهد. برای آنالیز نرخ ترک مسیر زیر را طی کنید:

Conversions > Ecommerce > Shopping Behavior

در این بخش می‌توانید سفر مشتری خود را در یک دوره‌ی زمانی خاص مشاهده کنید و شامل مشتری‌هایی می‌شود که:

• هیچ چیزی به سبد خرید اضافه نکرده‌اند.
• مواردی را به سبد خرید اضافه کرده‌اند.
• سبد خرید خود را تکمیل کرده‌اند اما عملیات پرداخت را انجام نداده‌اند.
• عملیات پرداخت را انجام داده‌اند.

با رصد کردن این موارد می‌توانید تغییراتی را که در یک بازه‌ی زمانی خاص در وبسایت شما شکل گرفته است را تحلیل و بررسی کنید. به طور مثال اگر آمار ترک سبد خرید بالا باشد به این معناست که مشکلی در پرداخت وجود دارد و باید به سرعت رفع و رجوع شود.

با کلیک بر روی اطلاعات آماری می‌توانید فاکتورهای خرید، دستگاه‌ها، مرورگرهای مورداستفاده و دموگرافیک و منابع ترافیک هر یک از این خریدها را ببینید  و مشکلات آن را به صورت جداگانه حل و فصل کنید.

چگونه نرخ ترک را بهبود ببخشیم؟

یک استراتژی BEFORE و AFTER یا همان قبل و بعد برای بهبود نرخ ترک پیشنهاد می‌شود. به این معنا که:

• فرایند خرید را «قبل» از اینکه افراد اقدام به خرید کنند بهبود ببخشید
• یک استراتژی برای «بعد» از اینکه افراد سبد خرید خود را بدون پرداخت ترک کرده‌اند اتخاذ کنید.

قبل:

قبل از هر چیز مطمئن شوید که وبسایت شما ایمن است و افراد می‌توانند بدون هر گونه نگرانی خرید کنند. علاوه بر آن یک فرایند پرداخت ساده و سریع ایجاد کنید. غول‌هایی مانند آمازون به دلیل راحتی و سرعت بالای خرید آن توانسته‌‌اند از فروشگاه‌های مشابه خود پیشی بگیرند و نرخ ترک کمتری هم دارند. سعی کنید مسیر خرید را به طور کامل تست کنید و ایرادات آن  را برطرف کنید. می‌توانید از چند فرد تصادفی هم بخواهید تا از سایت شما خرید کنند و ایرادات آن را به شما بگویند تا بتوانید ایرادات دور از چشم آن را هم پیدا کنید.

بعد:

حالا به یک استراتژی فکر کنید تا مشتریان شما سبدهای خرید خود را به یاد بیاورند و عملیات پرداخت را تکمیل کنند. این استراتژی می‌تواند از طریق ایمیل یا نوتیفیکیشن‌های خاص باشد و یا از طریق ریمارکتینگ صورت بگیرد. می‌توانید به آن‌ها کد تخفیف هم بدهید تا راضی شوند و خرید خود را تکمیل کنند.

جمع بندی : شاخص عملکرد محتوا و تعامل با مشتری

شاخص تاثیرگذاری و عملکرد وبسایت شما در ارتباط مستقیم با آمارها و داده‌هاست. رصد کردن این آمارها می‌تواند kpi  محتوا شما را بهبود ببخشد و می‌توانید به راحتی از استراتژی‌هایی نظیر بازاریابی محتوا و سایر تکنیک‌های دیجیتال مارکتینگ برای بهینه‌سازی وبسایت  و صفحات خود استفاده کنید.

خبر خوب این است که گوگل آنالیتیکس تمام این آمارها و داده‌ها را به صورت رایگان در اختیار شما قرار می‌دهد و می‌توانید آن‌ها در نمودارهای و گراف‌ها تحلیل و بررسی کنید. همین الان شروع کنید و با تحلیل این داده‌ها و اتخاذ استراتژی‌های مناسب بهتری نتیجه را بگیرید.

لینک‌های مرتبط برای افرادی که در این حوزه مایل به دریافت اطلاعات بیشتری هستند:

ارزیابی محتوا

شاخص عملکرد

تعامل با مشتری