موشن گرافیک کلید موفقیت در بازاریابی محتوا
با قدم گذاشتن در عصر کنونی، شیوهها و ابزارهای سنتی بازاریابی محتوا دیگر پاسخگو رقابت تنگاتنگ این حوزه نیستند و برای کسب موفقیت در بازاریابی محتوا، باید به شیوههای نوین روی آورد. در این میان، موشن گرافیک به عنوان شیوهای نو و با بهرهوری بالا به جایگاه پراهمیتی دست یافته است. این شیوه به ما امکان ارائهی اطلاعات پیچیده را به گونهای فرحبخش، جذاب و تأثیرگذار میدهد. در این مقاله مفهوم و تاریخچهی موشن گرافیک، تفاوت آن با انیمیشن، اهمیت آن در ساخت هویت منسجم برای برند و تبدیل محتوای کسلکننده به محتوایی جذاب، نقش آن در حفظ توجه مخاطب به محتوا، اشتراکگذاری آسان و بالا بردن بهرهوری ارائهی محتوا بررسی میشود.
مفهوم و تاریخچهی موشن گرافیک
موشن گرافیک در واقع روند به کارگیری دانش طراحی و عوامل فضا، زمان و ابعاد در عناصر گرافیکی به منظور ارتقای آن به سطحی جدید است. در واقع، موشن گرافیک آنچه را که معمولاً ثابت و بدون حرکت است، از طریق ترکیب انیمیشن و طراحی گرافیک به ویدیوی دیجیتال تبدیل میکند. سالها این شیوه در فیلمهای سینمایی و انیمیشنها برای به حرکت در آوردن عناوین و پسزمینهها و دیگر کاربردها استفاده میشد اما با پیشرفت بازاریابی ویدیو محور، کارکرد آن از حد فیلمهای سینمایی و تلویزیون پا فراتر نهاد و به ابزاری پراهمیت و محبوب در ارائه محتوا تبدیل شد.
اگرچه از لحاظ فنی، هرآنکه به ابزار تخصصی و کمی خلاقیت دسترسی دارد، میتواند دست به تولید موشن گرافیک بزند، اما این لزوماً به معنی تسلط در این حوزه نیست. برای موفقیت در این حوزه به سطحی از تجربه و تخصص، اشتیاق و علاقهی شدید، دانش انیمیشن و تسلط بر اصول طراحی گرافیک نیاز است.
پیش از آنکه موشن گرافیک مفهوم خود را در حوزهی عظیم و پر از خلاقیت بازاریابی محتوا، آنگونه که امروز شاهد آن هستیم بیابد، در عمل فقط محدود به ساخت عناوین آغازین فیلمها بود. این هنر در سالهای ۱۹۴۰ توسط اسکار فیشینگر Oskar Fischinger آلمانی و نورمن مکلارن Norman McLaren اسکاتلندی – کانادایی پا به عرصهی وجود نهاد و سپس الهامبخش هنرمندانی همچون موریس بیندر Maurice Binder، پابلو فرو Pablo Ferro و سال بس Saul Bass در دههی بعد شد. کارهای این هنرمندان سبب ترقی چشمگیر این شیوه شد و امروزه همچنان به عنوان مرجع مورد استفاده است. این آثار آغازین، کلمات و عناصر گرافیکی را به شیوههای خلاقانهای ارائه داد که مردم پیش از آن هرگز ندیده بودند. محبوبیت موشن گرافیک با ورود به سینما و تلویزیون آغاز شد و امروزه با پیشرفت و همهگیر شدن صنعت ویدیوسازی، هر جایی دیده میشوند.
تفاوت موشن گرافیک و انیمیشن
انیمیشن و موشن گرافیک اغلب همراه یکدیگر و گاهی حتی به جای یکدیگر یاد میشوند. حتی اگر برای سالها در این حوزه بودهاید، تعریف تفاوت بین این دو برای شما میتواند یکی از سختترین موضوعات برای توضیح دادن باشد. در هر حال، چند تفاوت مهم میان این دو وجود دارد. موشن گرافیک از گرافیک یا طراحی گرافیک متحرک آغاز میشود. اجزا متشکل از عناصر طراحی همچون تایپوگرافی، ترکیببندی و اشکال در حال حرکت است. انیمیشن حوزهای بسیار وسیعتر است. اگرچه بخشی از آن شامل موشن گرافیک نیز میشود اما با بسیاری از سبکها، تکنیکها و اهداف دیگر نیز سر و کار دارد. درحالی که موشن گرافیک از حوزهی طراحی تولد یافت و همچنان دغدغهی اصلی خود را در کارکرد و تأثیرش در به اشتراکگذاری پیامهایی خاص داراست، انیمیشن خود را با شیوههای هنری و سرگرمی تعریف میکند.
نقش موشن گرافیک در ساخت هویت منسجم برای برند
با استفاده از این شیوه، حد و مرزی برای راههایی که میتوانید از آنها برای گنجاندن ماهرانهی برند خود در محتوا استفاده کنید، وجود ندارد. ارائهی پیامهای برند شما نه فقط به وسیلهی متنها بلکه با استفاده از موسیقی، اشکال، رنگها، طراحی و حتی حرکات میتواند اثربخشی فوقالعادهای برای بازاریابی محتوای شما داشته باشد. در فضای بازار اشباع شده، صرفاً دیده شدن موضوع اساسی نیست بلکه باید مستقیماً قابل تشخیص و از این مهمتر، به یادماندنی باشید. وقتی قادر باشید که پیام برند خود را در تمامی جنبههای محتوای ویدیویی خود بگنجانید، قدرتی از کاربری را خواهید داشت که دیگر ابزار به شما نمیدهند.
اهمیت موشن گرافیک در تبدیل محتوای کسلکننده به محتوای جذاب
اگر مخاطبان از ویدیوی شما لذت ببرند شانس شما برای موفقیت در بازاریابی محتوا افزایش چشمگیری خواهد یافت. اما آنان دقیقاً از چه چیزی لذت میبرند؟ فردی که در ویدیو شرکت شما را به مخاطبان توضیح میدهد؟ به وسیلهی موشن گرافیک میتوانید دنیایی بدون محدودیت را خلق کنید که در آن روایتی جذاب را به شکلی ماهرانه ارائه دهید. ارائهی هر محتوایی با کمک کمی طراحی، به خصوص زمانی که این شیوه را با دیگر ابزار همچون انیمیشن ترکیب کنید، میتواند موفقیت شما را در بازاریابی محتوا تا حدود زیادی تضمین کند. فراخواندن احساسات در بازاریابی محتوا، در تأثیر گذاری روی مخاطب ثابت شده است. زمانی که محدودهی توجه افراد کوچکتر میشود، شما به ابزاری قدرتمندتر از متون ساده برای جذب توجه نیاز دارید.
نقش موشن گرافیک در نگه داشتن توجه مخاطب به محتوا
۶۵ درصد از بازدیدکنندهها بیش از سه چهارم ویدیو را تماشا میکنند که به مراتب بیشتر از مقداری است که آنان از محتوای متنی میخوانند. بنابراین اگر میخواهید که همهی پیامتان دریافت شود، موشن گرافیک راهی است که میتواند شما را به این هدف برساند. مخاطبان شما به اشتراکگذاری ویدیوها ده برابر بیشتر از به اشتراکگذاری مقالات و عکسها علاقه دارند. ویدیوها به صورت مداوم خود را ابزاری قدرتمندتر در جذب توجه مخاطبان نشان میدهند. موشن گرافیک نیز از این موضوع مستثنی نیست. ویدیوهای فیسبوک ۱۳۵ درصد بیشتر جذب مخاطب طبیعی نسبت به عکسهای همتای خود دارد.
اهمیت موشن گرافیک به دلیل اشتراکگذاری آسان
امروزه، دنیا در حوزهی بازاریابی محتوا گسترهی وسیعتری از تلفنهای هوشمند را نسبت به لپ تاپها و کامپیوترها به خود اختصاص داده است. در حقیقت، بیش از ۵۰ درصد کاربران ویدیوها را به وسیلهی موبایلها و تبلتهای خویش تماشا میکنند. امتیاز اصلی این شیوه آن است که هر ابزاری میتواند آن را اجرا کند. بنابراین شانس بیشتری را برای به دست آوردن مخاطب به شما میدهد.
شبکههای اجتماعی فرصتهای بسیاری برای ارائه و به اشتراکگذارده شدن محتوای شما در اختیارتان میگذارد. Snapchat مثال خوبی در این زمینه است. میتوان به بیش از صد میلیون ساعت تماشای ویدیو در فیسبوک و ده میلیارد ویدیو تماشا شده به صورت روزانه اشاره کرد. موشن گرافیک در این حوزه به شما امکان ساخت محتوایی جذابتر را نسبت به دیگر ابزار میدهد.
اهمیت موشن گرافیک به دلیل بهرهوری بالا
برای موفقیت در بازاریابی محتوا نیاز دارید که دو جنبهی مفید بودن و سرگرمکننده بودن را درون محتوای خود داشته باشید. در عصر کنونی رسانه، افراد به اطلاعات حقیقی، بیش از نظرات و حدس و گمان نیاز دارند. اگر بتوانید به این هدف به صورتی تأثیرگذار و دائمی دست یابید، موفق به جذب اعتماد مخاطبان و ایجاد ارتباط با آنها خواهید شد. موشن گرافیک شما را قادر خواهد ساخت که اطلاعات پیچیده را به شکلی ساده ارائه دهید که برای عموم مردم قابل درک باشد و بتوانند آن را به زندگی شخصی خویش تعمیم دهند. مخاطبان این شیوه را به دلیل اینکه تماشای ویدیو ذاتاً جذاب است، دوست دارند. موشن گرافیک نیاز به صرف وقت و انرژی زیادی از طرف مخاطب ندارد. آنان میتوانند با آرامش بنشینند و از تماشای محتوای آن لذت ببرند. این در حالی است که مخاطبان نیاز به صرف انرژی و وقت بیشتری برای خواندن محتوای متنی دارند.
همانگونه که در این سطور اشاره شد، اهمیت موشن گرافیک در بازاریابی محتوا به دلیل ارائهی محتوای جذاب که میتواند توجه مخاطب را به اکثر محتوای تولید شده شما نگه دارد غیر قابل انکار است. همچنین قابلیت اشتراکگذاری آسان برای مخاطبان باعث کسب موفقیتهای بیشتری برای شما خواهد شد. با استفاده از این شیوه شما محتوایی را ارائه خواهید کرد که مخاطبان از آن لذت برده و مایلند که این لذت را با دیگران نیز به آسانی به اشتراک بگذارند.