بازاریابی گیمیفیکیشن ، شیوه جذاب بازاریابی محتوا
همواره استفاده از شیوههای نو و جذاب نقش تعیینکنندهای در موفقیت شما در بازاریابی دارد. افزودن عناصر فرحبخش و رقابتانگیز به استراتژی بازاریابی میتواند به دست یافتن به کاربران جدید و ایجاد وفاداری کاربران به برند شما بیانجامد. اگر به دنبال چنین شیوهای برای کسب و کار خود هستید، بازاریابی به سبک گیمیفیکیشن میتواند مهرهی گم شدهی شما باشد. در این مقاله دربارهی ماهیت گیمیفیکیشن و اهمیت آن خواهید خواند، همچنین در ادامه مطالبی را دربارهی مثالهای واقعی موفق گیمیفیکیشن و چگونگی کارکرد آنها و شیوههای رایج گیمیفیکیشن از نظر خواهید گذراند. در پایان نیز به شما در تشخیص مناسب بودن این شیوه برای کسب و کار شما یاری خواهیم رساند.
گیمیفیکیشن چیست؟
بازاریابی به سبک گیمیفیکیشن در واقع وارد کردن عناصر سرگرمکننده و رقابتانگیز به استراتژی بازاریابی شما و تشویق کاربران به انجام کارهای تعیین شده و به چالش کشیدن خودشان است. برای دستیابی به این هدف راههای زیادی فراتر از رقابتهای کلیشهای همچون درخواست پسندیدن (Like) یا اشتراکگذاری (Share) برای پیروز شدن در یک چالش وجود دارد. گیمیفیکیشن بیشتر به معنی خلق تجربهای فرحبخش و به یادماندنی و شاید حتی چالشبرانگیز و وابستهساز است.
گیب زیچرمن Gabe Zichermann:«گیمیفیکیشن ۷۵ درصد دربارهی روانشناسی و ۲۵ درصد دربارهی تکنولوژی است.»
مهمترین دلیل موفقیت گیمیفیکیشن ناشی از شیوهی به هیجان آمدن مخاطبان است. انسانها دوست دارند به چالش کشیده شوند عاشق بازیها هستند و به عنوان خالقان اجتماعی، از اینکه دیگران درباره موفقیت و مهارت آنها در حوزهای بدانند، لذت میبریم.
اهمیت گیمیفیکیشن چیست؟
صرف نظر از هر کاستی که بازاریابی گیمیفیکیشنی دارد، میتوان دربارهی کارکرد آن اطمینان داشت. در حقیقت، این مفهوم برای مدت طولانی وجود داشته است. در سال ۲۰۱۱ دربارهی این موضوع نوشتهها و اخباری چند بود. زمانی که برخی تصور کردند که گیمیفیکیشن یک موضوع زودگذر منحرف شده از هدف حقیقی بازیها است، برخی نیز آن را به مثابهی یک انقلاب دیدند.
شرکتهایی همچون Trivie قطعاً سبب امواجی جدید در قلمرو کسب و کار گیمیفیکیشن با کار کردن برای مشتریان بزرگی همچون Domino’s و McAfee شدند.
امروزه بسیاری از کاربران اینترنت در اصل گیمیر هستند. در حقیقت، براساس تحقیقات Statista در سال ۲۰۱۷، ۶۴ درصد جمعیت ایالاتمتحده در یک بازهی زمانی مشخص گیمیر بودهاند. این آمار از ۵۸ درصد در سال ۲۰۱۲ به این موقعیت رسیده است. بنابراین میتوان دریافت که اصول معمول بازیها درون مردم ایالات متحده نفوذ کرده است که خود نمونهای از اتفاقی مشابه در دیگر نقاط جهان است. پرواضح است که با استفاده از این اصول پایهای بازیها میتوان در چنین شرایطی به موفقیتهای چشمگیری در بازاریابی دست یافت.
گیمیفیکیشن چگونه در دنیای واقعی کار میکند؟
همانگونه که از واژه نیز میتوان حدس زد، گیمیفیکیشن gamification ریشه در شیوهی کارکرد بازیهای رایانهای video games دارد. به این منظور میتوانید به چند بازی محبوب همچون Clash of Clans نگاهی اندازید و ببینید چگونه کار میکند. اما تئوری آن مشابه کارتها در فروشگاه بستنیفروشی محلی شما است. شما برای هر بستنی که خریداری میکنید یک کارت دریافت میکنید و پس از جمعآوری ده کارت میتوانید یک بستنی مجانی و یا هدیهای دیگر دریافت کنید. گیمیفیکیشن دقیقاً با همین روش اما در مقیاسی وسیعتر عمل میکند.
بازاریابی به سبک گیمیفیکیشن از ابزار متعددی جهت افزایش وفاداری به برند و مشغول کردن مخاطبین بهره میگیرد. الکساندر بیکوف Alexander Bicko به چندین مورد از این ابزار اشاره میکند:
- «امتیاز» و یا ابزاری مشابه جهت ارزشگذاری پیشرفت و رشد.
- «سطوح» یا معیارهای پیشرفتی که کاربران با استفاده از آنها بتوانند تجربهی خویش را دنبال کنند.
- «جدول امتیازها» یا ابزاری جهت دنبال کردن رقابتها که به کاربران اجازه دهد کارایی خود را مقایسه کنند.
- «چالشها» که به کاربران این احساس را میدهد که آنها درحال دستیافتن و مشارکت هستند.
- «نشانها» که براساس پیشرفت دریافت میشوند و به دیگران سطح پیشرفت را نشان میدهند.
- «آموزشهای ساده و کوچک» در هر سطح جدید برای کاربران.
- «حلقههای سرگرمی» یا ساخت فضای عاطفی که کاربران را تحریک به انجام دوباره یک عمل مشخص میکند.
با نگاهی به نرمافزار Starbucks میتوان دریافت که چگونه این تکنیک بازاریابی سبب موفقیت یک کسب و کار میشود. این نرمافزار به شما امکان پرداخت سفارش را در Starbucks میدهد. نرمافزار در ازای استفاده کاربران، به آنها ستارههایی را میدهد که کاربران را تشویق به خرید بیشتر میکند. در نهایت بسته به سطح خریدار در نرمافزار، جایزهای دریافت میکنند. به عنوان مثال، کاربران طلایی پس از به دست آوردن ۱۲۵ ستاره میتوانند به صورت مجانی یک سفارش دهند. نرمافزار شیوههای متعدد و جذابی را برای بهدست آوردن ستارهها تعریف کرده است. به عنوان مثال در هر ماه روزی وجود دارد که در آن اعضای طلایی میتوانند به ازای خرید خود دو برابر ستاره دریافت کنند.
شناخت مخاطبان و دانستن این موضوع که چگونه میتوان آنها را علاقهمند به بازی کرد کلید بازاریابی گیمیفیکیشنی است. به این دلیل است که Starbucks ستارههای بیشتری را برای سفارشاتی که مشتری قبلاً انجام داده است اختصاص میدهد.
به عنوان مثالی دیگر، میتوان نرمافزار Duolingo که ابزاری برای یادگیری زبانهای مختلف است را مورد بررسی قرار داد. این نرمافزار تا کنون بیش از ۱۰۰ میلیون بار در Google Play دانلود شده است، بیش از ۵۰۰ میلیون کاربر فعال دارد و کاربران در این نرم افزار روزانه به صورت متوسط بیش از ۱۰ دقیقه وقت را صرف استفاده از آن میکنند. یکی از اساسیترین شیوههایی را که این نرمافزار برای دستیابی به این موفقیت بزرگ استفاده میکند گیمیفیکیشن است. این نرمافزار برای کاربران محیطی را فراهم میآورد که در آن میتوانند در سطوح مختلف خود را به چالش بکشند و پیشرفت خود را دنبال کنند، آنها در ازای فعالیت و پیشرفت خود در یادگیری زبان، نشانهای مختلفی را دریافت میکنند و میتوانند پیشرفت خود را با دوستان خویش نیز به سادگی به اشتراک بگذارند.
شیوههای رایج گیمیفییکیشن چیست؟
-
جایزهها
«پنج نوشیدنی بنوشید، یک نوشیدنی مجانی دریافت کنید.» همه عاشق جایزه هستند. این ابزاری است که در بازاریابی گیمیفیکیشنی میتوان به بهترین نحو برای بدست آوردن موفقیت استفاده کرد. افراد به صورت طبیعی مایل به دریافت جایزه هستند. همانگونه که در سطور بالا اشاره شد، Starbucks با استفاده از این ابزار توانسته است به جایگاهی شگفتانگیز دستیابد.
-
رقابتها
انگیزه برای پیروزی لزوماً بر اساس جایزه نیست. میتوان سیستمی را استفاده کرد که در آن پاداش به کاربران امتیازمحور باشد. به این شیوه میتوان رقابتهای بیشماری را خلق کرد که به افزایش استفاده کاربران از خدمت شما میانجامد. به عنوان مثال، Airbnb ماهانه رقابتی را برگزار میکند که در آن به کاربران شانس اقامت در مکانهای منحصر بفرد در هرجای کره زمین را میدهد.
-
رأی دادن
با به وجود آوردن این فرصت دادن، به کاربران اهمیت آنها را متذکر میشوید. همچنین میتوان رقابتی را جهت جمعآوری ایدهها ایجاد کرد. افراد دوست دارند بدانند که نظراتشان اهمیت دارد.
-
سؤالات
کاربران را برای داشتن پاسخهای جدید به چالش بکشید یا سؤالاتی را بپرسید که به کاربران دریابند آنها چگونه رفتاری دارند. به عنوان مثال، Buzzfeed در این مورد یکی از موفقترین عملکردها را داشته است.
آیا گیمیفیکیشن برای کسبوکار شما مناسب است؟
در حقیقت، کسبوکارها به گیمیفیکیشن به عنوان ابزاری جهت افزایش موفقیت در حوزهی خویش نگاه میکنند، اما آنان اغلب به این موضوع توجه نمیکنند که آیا این شیوه برای آنها مناسب است؟ برای پاسخ به این سؤال که آیا بازاریابی به سبک گیمیفیکیشن برای کسب و کار شما انتخاب مناسبی است یا خیر؛ باید موارد متعددی را مورد بررسی قرار داد.
شما چه چیزی را تولید میکنید؟
برای این منظور میتوان از طبقهبندی زیر استفاده کرد:
۱) وظیفهمحور: معمولاً نیازهای اساسی را پوشش میدهد و محدود به مواردی خاص است.
۲) اعتبارمحور: به کاربران ابزاری را ارائه میدهد که با استفاده از آن میتوانند تجربه، تخصص، توانایی و دانش خود را نشان دهند.
۳) الهامبخش: به کاربران کمک میکند که به اهداف خودسازی و خودآموزی خود به وسیله خلاقیت و توسعه شخصی دستیابند.
1) تولیدات وظیفهمحور
این طبقه از تولیدات اغلب محدود به یک حوزه هستند و فقط یک وظیفه را به خوبی انجام میدهند. تولیداتی که در این گروه جای میگیرند معمولاً برای گیمیفیکیشن مناسب نیستند. از این گروه میتوان به مثالهای زیر اشاره کرد:
- Shazam: نرمافزاری که به شما کمک میکند که نام آهنگی را که میشنوید را پیدا کنید
- Whatsapp: نرمافزار محبوب پیامرسان
- Willy Weather: نرمافزار اطلاعرسان آب و هوا
- Evernote: نرمافزاری جهت یاداشت کردن
- goMoney: بانکداری الکترونیک
- Snapseed: ابزاری برای ویرایش تصاویر
همانگونه که حدس میزنید، هیچکدام از نرمافزارهای بالا از گیمیفیکیشن استفاده نمیکنند. گیمیفیکیشن در اینگونه نرمافزارها باعث ایجاد تجربهی کاربری کم سطح و ایجاد اختلال در استفاده کاربر از خدمت مورد ارائه میشود. این موضوع باعث میشود که کاربران این احساس را از دست دهند که نرمافزار مورد نظر، وظیفه مشخص خود را به بهترین شکل انجام میدهد.
به عنوان مثال، Freelancer.com از این طبقه شروع به استفاده از گیمیفیکیشن کرد. همانگونه که قابل تصور است، این استراتژی به هیچ عنوان برای آنها موفق عمل نکرد.
گیمیفیکیشن برای این وبسایت مؤثر نبود زیرا به خدمت آنها مربوط نبود. همانگونه که در سطور بالا اشاره شد، خدمات دهندگان وظیفهمحور وظیفه دارند که یک موضوع را به بهترین شکل انجام دهند و به این وسیله کاربران خود را جذب کنند.
2) تولیدات اعتبارمحور
خدمات برگرفته از اعتبار، مواردی هستند که به کاربران اعتبار یا نفوذ براساس قابلیتها، دانش و تواناییهای آنها میدهند. گیمیفیکیشن در این حوزه بهترین کارکرد را دارد. با استفاده از این ابزار شما میتوانید به کاربران این امکان را دهید که درباره یکدیگر نظر بدهند و اعتبار ببخشند.
برای این موضوع میتوان به مثالهای زیر اشاره کرد:
- Stack Exchange: شبکه اجتماعی برای پرسش و پاسخ
- Yahoo Answers: وبسایتی که در آن افراد میتوانند به صورت ناشناس پرسشهای خویش را مطرح کنند.
- Quora: وبسایتی مشابه Yahoo Answer اما با اعتبار بیشتر
با بررسی دقیقتر Stack Exchange ،میتوان به صورت دقیقتر این موضوع را دریافت. Stack Exchange مجموعهای از انجمنهای مختلف برای پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار تخصصی است. گیمیفیکیشن در این وبسایت به صورت سیستم امتیازدهی به پرسش و پاسخها ظاهر میشود. این ابزار بسیار مؤثر بوده است. شهرت کاربران زمانی که دیگران به آنها رأی میدهند افزایش مییابد و با افزایش شهرت، امتیاز کاربران نیز افزایش مییابد.
همانگونه که میبینید این شیوه استفاده از گیمیفیکیشن بهخوبی کار میکند. Stack Exchange ابزاری است که در طبقه محصولات اعتبارمحور جای گرفته است و گیمیفیکیشن به آن امکان افزایش علاقه کاربران به پاسخ دادن و همچنین ارزشیابی پاسخها را میدهد.
3) تولیدات الهامبخش
تولیدات الهامبخش دستهای از تولیدات هستند که شامل فعالیتهای خلاقانه و دستیافتن به حداکثر استعدادهای فردی کاربر میشوند. گیمیفیکیشن میتواند به ساختن اهداف غیرمستقیم بیشتر قابل دستیابی، واقعی، مشخص و قابل اندازهگیری کمک کند. برای این طبقه میتوان به مثالهای زیر اشاره کرد:
- Audible: نرمافزار کتاب صوتی
- Duolingo: نرمافزار یادگیری زبانهای مختلف که در سطول بالا اشاره شد
- Memrise: نرمافزاری برای یادگیری و به خاطر سپردن موضوعات
- Aware: نرمافزاری برای مراقبه
با بررسی نرمافزار Audible در میان این مثالها میتوان دید بهتری در این مورد کسب کرد. این نرمافزار سیستمی برای خریدوفروش کتابهای صوتی است که گیمیفیکیشن برای ارائه جنبههای تازه استفاده میکند. برای مثال تعیین اهدافی همچون گوش دادن تعداد مشخص کتاب در یک ماه یا دیگر بازههای زمانی در این میان قابل اشاره است. اینگونه از انگیزهدهی میتواند باعث تجربهای بهتر و افزایش وفاداری به محصول شود.
همانگونه که در این سطور خواندیم، بازاریابی گیمیفیکیشنی شیوهای محبوب و فراگیر است. گیمیفیکیشن به کسبوکار شما امکان میدهد که کاربران بیشتری را به خود جذب و متعاقباً این کاربران را در طولانی مدت حفظ کند. گیمیفیکیشن برای ایجاد تجربهی کاربری خوب میتواند بسیار مفید واقع شود اما باید همیشه در نظر داشت که از این استراتژی بازاریابی برای چه منظوری استفاده میکنید و آیا این استراتژی برای کسبوکار شما مناسب است؟ با بررسی دقیقتر محصولاتی که از این استراتژی استفاده کردند میتوان دید عمیقتری نسبت به موضوع پیدا کرد.
منابع: