پرسونای مخاطب یا پرسونای تجربه کاربری؟
در پانتومیم از نقابهای خاصی با کارایی متفاوت استفاده میشود که پرسونا نام دارد. در استراتژی تولید محتوا نیز با مفهومی به نام پرسونا سروکار داریم. شناخت پرسونای مشتریان به شرکتها کمک میکند تا بتوانند نوع مشتری خود و چگونگی رفتارش را مشخص کنند. پرسونای خریدار (شخصیت بازاریابی) و شخصیت تجربه کاربری ، ابزارهای مهمی برای استراتژی محتوا هستند. در شناسایی پرسونای مخاطب بر اینکه مشتریان واقعی چه کسانی هستند و در چه بخشهایی قرار میگیرند، تمرکز میکنند و سپس به تصمیمات نهایی بازاریابی میرسند اما در شناسایی پرسونای تجربه کاربری به نحوهی رفتار مشتریان خود در هنگام تعامل آنها با وبسایت دقت میکنند تا در نهایت دربارهی طراحی و محتوای مناسب تصمیم بگیرند.
پرسونای مخاطب چگونه کار می کند؟
اینکه بدانید برای چه کسی مینویسید، به شما کمک میکند تا خلق محتوا را به مسیر درستتری هدایت کنید تا با بیشترین درصد مشارکت مخاطبان همراه باشد. با تحقیق درباره نوع محتوایی که مشتریان فعلی و مشتریان بالقوهتان مصرف میکنند و موضوعات مورد علاقه آنها میتوانید یک پروفایل نیمه داستانی و یا یک پرسونایی که مخاطب و خریدار واقعی است داشته باشید. این موضوع به شما این امکان را میدهد که لحن، فرمت و موضوعتان را درست انتخاب کنید و البته باعث میشود که محتوایتان جذابتر و مفیدتر باشد.
چگونه یک پرسونای مخاطب بسازیم؟
شما اطلاعاتی را که برای ایجاد پرسونا لازم است از نظرسنجیهای تحقیق در بازار و نگرشهای گروههای متمرکز مخاطبان درباره محصول یا برند تجاری خود به دست میآورید. یک پرسونای مخاطب، ویژگیها، خواستهها، نیازها و چالشهای بخشهای منحصر به فرد مخاطبان شما را مشخص میکند. شما میتوانید از یک الگو استفاده کنید. تمرین استاندارد این است که با بررسی عاملهای ذکر شده، با حدود سه الی 4 نفر کار را شروع کنید و براساس پیچیدگی و پوشش دادن بخشهای مختلف کارتان افراد را به سه دسته اول، دوم و سوم تقسیم کنید. عاملها عبارتند از: سن، اشتغال، تعداد افراد خانواده، انگیزههای شخصی و کجا و چگونه محتوا را مصرف میکنند؟
چرا از پرسوناهای مخاطب استفاده میکنیم؟
پرسوناهای مخاطب به شما کمک میکنند تا برای مشتریانتان پروفایلهایی ایجاد کنید که در بین تمامی افراد تیم بازاریابیتان به اشتراک گذاشته شود. آنها براساس نقاط کلیدی و اینکه مشتریان شما چه کسانی هستند، استراتژی محتوا رو تبیین میکنند. آنها همچنین از طریق هدف قرار دادن بخشهای مشابه شغلی و جمعیت شناختی کمک میکنند تا مشتریان جدیدی به دست آید. همچنین، اگر کاربر مشکل مدیریت زمان دارد، میتوانید محتوای کوتاهتر و آسانتری را جایگزین محتوایی طولانیتر کنید.
یک پرسونای تجربه کاربری چگونه کار می کند؟
یک پرسونای تجربه کاربری نسبت به رفتار مشتری حساستر از علایق و منافع او است. هدفش ساختن نقشهی سفر برای مشتری است. بدین منظور تلاش این نوع از پرسونا برای ساختن و بهینهسازی وبسایت برای مجموعه خاصی از مشتریان است. ایجاد یک پرسونای تجربه کاربری به شما این امکان را میدهد تا محتوایی را بسازید که کاربر را به سمت تبدیل شدن به یک اقدامکننده پیش می برد. برای مثال کاربر بتواند برای خودش ایمیل بسازد، ثبت نام کند و در نهایت خرید کند.
چگونه یک پرسونای تجربه کاربری ایجاد کنیم؟
ایجاد پرسونای تجربه کاربری نیازمند اطلاعات دقیق مشتریان از طریق جستجو در موتورهای جستجو و وبسایت شما است. این پرسوناها در واقع داستانهایی هستند برای توضیح اینکه مردم چرا باید کاری را انجام دهند. برخی از این اطلاعات مهم را میتوانید از طریق Google Analytics به دست آورید، از جمله اینکه مشتریانتان چه روزهایی از سایت بازدید میکنند و از کجا وبسایت را ترک میکنند. این موضوع میتواند نقطهی بالقوهی خرید در مسیر خریدار باشد. شما همچنین میتوانید ببینید که چگونه مشتریان با سایت و محتوای شما ارتباط برقرار میکنند. برای کسب اطلاعات دقیقتر، باید با مشتریان تماس بگیرید و یا اینکه با استفاده از پرسشنامهها اطلاعات جمعیتشناختی آنها را پیدا کنید.
چرا از پرسوناهای تجربه کاربری استفاده کنید؟
طبیعی است که طراحان وبسایت به طور عمده درباره اینکه چگونه از وبسایت و محصول استفاده شود، فکر کنند. پرسونای تجربه کاربری به شما این امکان را میدهد که درک بهتری از انتظارات کاربر و نحوهی رفتار آنها در وبسایت خود به دست آورید. به عبارت دیگر شما قادر خواهید بود که وبسایت خود و محتوای آن را به بهترین حالت ممکن، با اطلاعات خود در مراحل مختلف سفر مشتری، مطابقت دهید و بهینه سازی کنید. همچنین این امکان برایتان فراهم میشود که با مفاهیم بیشتری چه در فروش محصولات و خدمات و چه در راهاندازی ویژگیهای جدید آشنا شوید.
در نهایت برای شما استفاده از کدام پرسوناها ضروری است؟
این که پرسونای مخاطب را اولویت قرار دهید یا پرسونای تجربه کاربری خیلی فرقی نمیکند ولی ترجیح این است که از هردوی این پرسوناها به صورت ترکیبی با توجه به نیاز مشتریان و رفتار آنها استفاده کنید. آنچه که از همه بیشتر اهمیت دارد جلب اعتماد مخاطب و درگیر کردن او در فرایند استراتژی محتوا و خرید است.
آنچه که از همه بیشتر اهمیت دارد جلب اعتماد مخاطب و درگیر کردن او در فرایند استراتژی محتوا و خرید است. پرسوناهای مخاطب، بیشک یکی از بلوکهای اصلی وفاداری به برند هستند، اما عامل تجربه کاربری آنلاین نیز میتواند به شما در دیدار بیشتر مشتریان از سایت و پیشبینی انتظارات مشتری برای تبدیل شدن از بالقوه به بالفعل کمک کند.