بازاریابی محتوا و بودجهبندی آن برای کسب و کارها
بازاریابی محتوا و بودجهبندی آن برای کسب و کارها
وقتی به اواخر سال نزدیک میشویم، بسیاری از کسبوکارها بر روی ارزیابی دستاوردهای خود متمرکز میشوند تا ببینند که چقدر توانستهاند به اهدافی که در ابتدای سال برای خود در نظر گرفته بودند، دست پیدا کنند. این کار باعث صرفهجویی در زمان مربوط به برنامهریزیهای بعدی شده و به شما کمک میکند تا استراتژیهای بودجه برای سال آینده را مشخص کنید. بازاریابی محتوا روشی جایگزین برای بازاریابی سنتی محسوب میشود که صاحبان کسب و کار باید هرچه بیشتر به آن اهمیت دهند. چرا که برای بیشتر افراد تبلیغات به روش مستقیم جذابیتی ندارد و حتی از آن گریزان هستند اما بازاریابی محتوا میتواند روشی مفید برای جلب توجه افراد به محصولات باشد. در چند سال اخیر تولید کانتنت برای صاحبان کسب و کار اهمیت بیشتری یافته و همین امر سبب شده است تا بخشی از هزینههای بازاریابی خود را صرف بازاریابی محتوا یا بازاریابی کانتنت کنند. با وجود این، هنوز بسیاری از کسبوکارها به طور جدی تولید کانتنت نمیکنند. این امر علل مختلفی دارد که یکی از مهمترین علتهای آن عدم بودجهبندی اصولی برای بازاریابی محتوا است. در این مقاله قصد داریم مقولهی بودجهبندی برای بازاریابی محتوا را ارزیابی کنیم و نکاتی را در اینباره توضیح دهیم.
بودجه، یک چالش مهم بر سر راه بازاریابی محتوا
اگر شما هم جزو بازاریابان B2B باشید حتماً به اهمیت بازاریابی محتوا و تولید کانتنت پی بردهاید. طبق گزارش مؤسسهی جهانی بازاریابی محتوا که به تازگی منتشر شده است، تنها 22 درصد از سازمانها به بازاریابی محتوا تعهد بالایی دارند و آن را برای سازمان خود انجام میدهند! یعنی اگرچه اکثر کسبوکارها به اهمیت بازاریابی پی بردهاند اما فقط تعداد کمی از آنها به این موضوع پایبند هستند. بر اساس این گزارش، کمتر از یک سوم بودجهی بازاریابی شرکتها صرف بازاریابی محتوا میشود. بنابراین که اگرچه اهمیت بازاریابی محتوا برکسی پوشیده نیست اما مسائلی که در زمینهی بودجهی سازمانها وجود دارد، مانع از تخصیص اعتبار کافی برای این امر است.
برای مدیریت بودجه در بازاریابی محتوا چه باید کرد؟
مهمترین نکته آن است که بودجهی بازاریابی، باید با انتظارات سازمان منطبق باشد. بنابراین به صرف اینکه درصدی از بودجهی بازاریابی به بازاریابی محتوا تعلق بگیرد، دردی را از سازمان شما دوا نمیکند. برای اینکه بتوانید ارزیابی دقیقتر و بهتری داشته باشید و نتایج تولید کانتنت را به طور شفاف ملاحظه کنید، باید میزان مناسبی از منابع را به این کار اختصاص دهید. منظور از میزان مناسب، بودجهای است که حداقل تأثیرات را برای شما در دنیای واقعیت رقم بزند. بر طبق گزارش وال استریت ژورنال، شرکتها به طور متوسط 7.5 درصد کل درآمدشان را صرف بازاریابی میکنند. بنابراین یک رقم معینی برای هزینههای بازاریابی وجود ندارد؛ مهم نیست که بودجهی کلی شما کم باشد یا زیاد؛ مهم آن است که درصد مناسبی از آن را به موضوع بازاریابی به ویژه بازاریابی محتوا اختصاص دهید.
چه قالبهایی مهم هستند؟
در این قسمت قصد داریم برای قالبهای مختلف کانتنت در تولید محتوا بر حسب میزان اهمیت آنها درصدهایی را برای بودجهبندی ارائه کنیم. قبل از هرچیز بهتر است منظور خود را از محتوا به صورت دقیق روشن کنیم؛ منظور از محتوا هرگونه محتوایی است که در قالبهای متنی، عکس، ویدئو، اینفوگرافیک و سایر قالبها تولید میشود. کانتنت تولید شده میتواند بر روی سایتهای اختصاصی یک کسب و کار بارگزاری و یا اینکه از طریق سایتها و شبکههای اجتماعی مختلف منتشر شود.
25 تا 30 درصد از کل بودجه تولید کانتنت باید به تولید محتوای متنی، محتوای تصویری مثل اینفوگرافیک و قالبهای مشابه اختصاص داده شود. محتواهای متنی و تصویری میتوانند در جاهای مختلف مورد استفاده قرار گیرند. اگرچه قالب متنی جذابترین قالب برای تولید محتوا محسوب نمیشود، اما میتوان آن را اصلیترین قالب به حساب آورد چرا که به هرحال همهی کسانی که به دنبال انتخاب محصول و یا خدمات هستند، نیاز دارند تا اطلاعاتی را دربارهی آنها مطالعه کنند. همچنین حدود 20 تا 25 درصد از کل بودجهای که برای بازاریابی محتوا اختصاص دادهاید باید صرف تولید محتوای ویدئویی شود.
شاید زمانی تولید ویدئوها به عنوان یک امتیاز برای کسبوکارها محسوب میشدند اما امروزه بیشتر از اینکه امتیاز باشند یک ضرورت به حساب میآیند. ویدئوها مسیر برقراری ارتباط بین یک برند با مشتریان هستند. ویدئوها کاربرد بسیار وسیعی یافتهاند و ضرورت توجه به آنها آنقدر واضح است که حتی شبکههای اجتماعی نیز در حال تقویت بخشهای ویدئویی خود هستند. بازاریابانی که از ویدئو به عنوان یک استراتژی بازاریابی محتوا استفاده میکنند، رشد درآمد را تا 49 درصد سریعتر از کسانی که این استراتژی را به کار نمیبرند، احساس میکنند. درصد بودجهای که باید به شبکههای اجتماعی اختصاص دهید، حدود 10 درصد است. رسانههای اجتماعی آنقدر گسترش یافتهاند که مرزهای بین شخصی بودن یا کاری بودن را محو کردهاند. بر اساس گزارش ایالات متحده حدود 74 درصد از بازاریابان در سال 2017 از فیسبوک برای اهداف شخصی و کاری استفاده کردهاند و در عین حال 78 درصد از آنها نیز از لینکدین استفاده میکنند. با این همه نکتهی شگفتانگیزی که وجود دارد آن است که 25 درصد از کسبوکارها هیچگونه استراتژی برای رسانههای اجتماعی در پیش نگرفتهاند! هرگز تبلیغات در فیسبوک را فراموش نکنید. در کنار گسترش رسانههای اجتماعی، نوآوریهای جدید مانند برنامههای پیامرسان و رباتها نیز میتوانند محل سرمایهگذاری کسبوکارها قرار گیرند که این کار موجب تقویت پیوندهای ارتباطی با مشتریان میشود. 25 درصد از بودجهی بازاریابی محتوا باید به طراحی یک پلتفرم اتوماسیون بازاریابی اختصاص یابد. طراحی این پلتفرم لیستی از مشتریان را برای شما ایجاد میکند که میتوان در فعالیتهای آیندهی بازاریابی به راحتی برای آنها برنامهریزی کرد. با داشتن یک اتوماسیون بازاریابی و یک تیم برای مدیریت حرفهای آن، فعالیتهای بازاریابی شما روی ریل موفقیت پیش خواهند رفت. بر طبق آمار حدود 61 درصد از مدیران احساس میکنند که استراتژیهایی که به کار میبندند مؤثر واقع میشود؛ این موضوع بیانگر آن است که هنوز باید روی ورودیها در فرآیند بازاریابی مطالعه بیشتری نمود تا نتایج بهتری گرفت. 5 تا 10 درصد از بودجهی بازاریابی محتوا نیز باید برای جستجوگرها کنار گذاشته شود. هزینههای صرف شده در این قسمت سبب میشوند تا در یک بازهی زمانی بلندمدت بتوانید برای کسبوکار خود یک سئوی پایدار داشته باشید. پیش بینی میشود که بازاریابی از طریق موتورهای جستجو در چند سال آینده بیشترین سهم از هزینههای آنلاین را به خود اختصاص دهد. سرمایهگذاری در آموزش و یا استخدام یک مشاور میتواند به ایجاد یک استراتژی مؤثر در زمینهی معرفی کسبوکار به موتورهای جستجو کمک فراوانی کند.
منبع:
http://www.business2community.com